در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
همراهان گرامی، با توجه به راهپیمایی مناسبتی امام رضایی‌ها در تاریخ جمعه ۱۹ اردیبهشت در محدوده مرکز شهر، لطفا حتما در زمانبندی حضور خود در سالنها، تمهیدات لازم را در نظر بگیرید.
تیوال | مرجان خسروی درباره نمایش کاما: در پیوند زندگی و مرگ روایت «کاما»، اثری از سروش زرینی نویسنده: فری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:44:23
در پیوند زندگی و مرگ
روایت «کاما»، اثری از سروش زرینی

نویسنده: فریور نظریان


کاما بر اساس تنها نمایشنامه‌ی مارگارت ادسن که نمایشی ست در مورد استاد ادبیاتی که به سرطان تخمدان مبتلاست و ساعات آخر زندگی اش را می‌گذراند به روی صحنه رفته است. دلیل دلبستگی کارگردان به این نمایش آشکارست: حرفه‌اش. سروش زرینی جراحی‌ست که با توجه به علاقه‌اش، فلسفه، ادبیات و هنر می‌تواند از حرفه‌اش فاصله بگیرد، نگاهی استعلایی به ابژه‌ی پزشکی بیندازد، آن را کالبد شکافی کند، به آسیب‌شناسی آن بپردازد و در نهایت با چنین اندرکنشی بین علوم ... دیدن ادامه ›› انسانی و پزشکی به شناخت عمیق‌تری نائل آید؛ چه در مورد پزشکی و چه در حیطه‌ی علوم انسانی. بی‌جهت نیست که بسیاری از نویسندگان بزرگی که توانسته‌اند در لایه‌های عمیق احساسات و عواطف انسانی نفوذ کنند جامه‌ی پزشکی برتن داشته‌اند و چخوف مثال اعلای این مدعاست. کاما صحنه‌ی رقابت دو شاخه از متخصصان است البته در وضعیتی بحرانی. وضعیتی که مسأله‌ی مرگ و زندگی بیشترین نیاز را برای همدلی و تفاهم بین پزشک و بیمار ایجاب می‌کند. بیمار در ابتدا فکر می‌کند که با توجه به توانش در ریشه‌شناسی لغات، موفق به شناخت بیماری و درک شرایط پیش‌رو خواهد شد و از سوی دیگر پزشکان که درک عمیق‌تری از وضعیت بحرانی بیمار دارند و روند شتابان بیماری را با دقت زیاد ثبت و ضبط می‌کنند و چشم‌انداز روشنی از شرایط رو به مرگ بیمار دارند نه حوصله و نه ارزشی برای موشکافی‌های فاضلانه‌ی بیمار در خصوص کلمات و عبارات پزشکی قائلند. ادسن چند سالی را بطور داوطلب در بخش سرطان بیمارستانی کار کرده و بارها شاهد اجرای مناسک راند بر بستر بیماران بوده و زرینی خود صحنه‌‌گردان مراسم بیمار-پزشک با حضور تیم کامل درمان بر بالین بیمار در حال احتضار بوده است. از دیدگاه این دو اندیشه ورز، آنچه پایه‌های آداب پزشکی مدرن را تشکیل می‌دهند، بیش از آنکه رابطه‌ی انسانی و همدلانه‌ی پزشک و بیمار باشد، گزارش و ثبت دقیق مشاهدات پزشک از شرایط بیمار است. فوکو در کتاب تولد پزشکی بالینی، باستان‌شناسی نگاه پزشکی شرح دقیق، انتقادی و مبسوطی از این روند را ارائه کرده است. سراسر نمایش به درستی و بصورت واقع گرایانه‌ای به اهمیت ثبت دقیق جزییات نشانه‌های روند بیماری بدون نیم نگاهی به شرایط بیمار به عنوان موجودی دارای احساس، عواطف و نیز موجودی شناسا (سوژه) و آگاه به هستی (دازاین) تآکید دارد. بیمار تبدیل به ابژه‌ی پزشکی شده و از سوژگی خود فاصله گرفته است. به همین دلیل اصرار بیمار بر سوژگی در محضر پزشکان نه تنها راه به جایی نمی‌برد بلکه چه بسا بر بازدهی روند درمان اخلال وارد می‌کند. در این میان فقط و فقط پرستار تا حدودی عامی بخش می‌تواند این رابطه‌ی همدلانه را بی‌هیچ نشانه‌ای از دلسوزی با بیمار دم مرگ ایجاد کند و در مورد سخت‌ترین تصمیم بیمار یعنی کد کامل، نظر بیمار را جویا شود. این مورد شاید تنها موردی باشد که در لحظات آخر به بیمار احساس سوژگی دست می‌دهد. به نظر می‌رسد کارگردان با توجه به اختیاراتش با هوشمندی وزن بیشتری به عامی بودن پرستار نسبت به متن اصلی داده و با این کار به کنتراست زبان مرسوم به شدت پیچیده و دقیق پزشکی مدرن و ناکارآمدی آن در کاستن از رنج و دردهای بیمار رو به موت با سادگی و سهولت زبان بشدت ساده ولی مفاهمه‌آمیز و تسکین بخش دامن زده. رگه‌هایی از چنین ستایشی از عامیانگی در نحوه‌ی اجرا نیز مشهودست. درست کردن توپ کاغذی به عنوان کار دستی تسکین‌بخش، تآکید بیشتر بر فاصله‌گذاری در نمایش با طرح سؤالاتی ساده از تماشاگران با ستایش ضمنی از سادگی راه را بر استنباط عامیانه از نمایشی ملودرام و عامه‌پسند در اجرای نمایش می‌بندد. چون عامیانگی مضمونی کارآمد در شرایطی بس پیچیده و فلسفی است و کاربرد آن در نمایش به منصه‌ی ظهور می‌رسد. آنچه بیمار را رستگار می‌کند و عبورش را از مکث میان زندگی و مرگ آسان می‌کند نه تکلمه و بازخوانی و تفسیر اشعار جان دان، شاعر و ادیب برجسته‌ی دوران کلاسیک انگلیسی است که خوردن بستنی یخی با پرستاری‌ ست که هیچ دانشی از ادبیات و شعر و شاعری ندارد. با مقایسه‌ای سطحی بین متن و اجرا به نظر نگارنده می‌رسد که نمایشنامه‌ای که به دست نویسنده‌ای مشاهده‌گر مکتوب شده و توانسته جایزه‌ی پولیتزر را از آن خود کند، در اجرای سروش زرینی به لایه‌های عمیق‌تری دست یافته که تنها می‌توانسته به دست کسی پرورده شود و لایه‌بندی مشخص‌تری پیدا کند که سال‌های متمادی بصورت مسؤلانه‌تر، آگاه‌تر و فعال‌تر با بیماران سرطانی و دم مرگ سروکله زده، بی‌خوابی‌ها و مرارت‌ها کشیده، در اتاق عمل با چاقوی جراحی تصمیمات سرنوشت ساز گرفته، گاه از خود ناامید شده و گاه برخود بالیده و در مورد همه‌ی این مسایل با نگاهی انتقادی، خود، همکاران و بیمارانش را کاویده تا توانسته با ادغام نگاه از بیرون و درون به بازبینی رابطه‌ی بیمار و پزشک بپردازد و فلسفه‌ای اخلاقی از مواجهه‌ی مرگ و زندگی بیرون بکشد.


لینک خبر:
https://agaah.ir/x37Lr4