خیانت بر نوزاد مرده پیشی میگیرد.
سجاد عطار پور را از زمان نمایش داراب سالار زاده ای از شاه کوه میشناسم. این کار اولین تجربه کارگردانی وی بود.اولین چیزی که ذهنم را مشغول کرد این موضوع بود که نمایشنامه قالبی داشت که فرم اجرایی را تحمیل میکرد و از نظر من کارگردان خلاقیتی در زمینه شیوه اجرایی نمیتوانست ارائه دهد. به دیده من صحنه خلاقیت خاصی نداشت ، از نواقص کار ضرباهنگ بالا در تمامی صحنه ها بود، در صورتی که در طول نمایش ما شاهد موقعیت های متفاوت با اتفاقات متفاوتی بودیم ولی همگی یک ضرباهنگ داشتند . بازیگردانی کارگردان ولی خوب بود و بازیگران در مجموع اجراهای خوبی داشتند با اینکه در نقاطی دیالوگ گویی شلخته و کمی بداهه داشتند . اگر کمی موشکافانه تر به بازی ها بپردازم بازی خود سجاد عطار پور نقصی گل درشت داشت و آن هم این بود که در صحنه های متفاوت که دارای موقعیت های متفاوت بودند ، وی نتوانست پاساژهای حسی متناسب با صحنه های متفاوت را بازی کند.
در مورد نمایشنامه ، صادق خیلی با کاراکتر توماس استوکمان قهرمان نمایشنامه دشمن مردم همزاد پنداری میکرد که برداشت اشتباهی توسط شخص صادق بود و به عنوان کسی که دارای رذائل اخلاقی بسیاری ست هیچ نسبت مستقیمی با دکتر استوکمان ندارد، که رویکردی متفاوت در نمایشنامه بود . معمولاً پروتاگونیست شناخت درستی در مورد خود دارد و اگر با شخصی یا اسطوره ای یا تمثیلی احساس نزدیکی میکند مخاطب اطمینان دارد که وی همان است که می اندیشد ولی این جا شاهد خود فریبی و شناخت غلط پروتاگونیست از خود هستیم.نقش ها رفتار های مشابهی از خود بروز میدهند و عمق خاصی ندارند و بنا به افعالی که از آنان سر میزند میتوان گفت
... دیدن ادامه ››
به جز نام و شغلشان تفاوت چندانی با هم ندارند .
نام کار زهدان است ولی موضوع خیانت به سرعت و با قدرت جایگزین موضوع زهدان و مسائل پیرامون آن می شود که به نظرم نام دیگری برای این کار مناسب تر میبود .اتفاقات و ترتیب وقوع آن ها تکراری بود و در دیگر نمایشنامه های نویسنده شاهد این چنین اتفاقاتی بودیم و به نظرم غیر از نکته بالا در مورد پروتاگونیست چیز جدیدی نداشت.
در مجموع نمایش زهدان دارای کشش خوبی برای مخاطب است که بازی هایی قابل قبول دارد. امیدوارم از تماشای آن لذت ببرید.
با تشکر از تیم اجرایی و سجاد عطار پور