در روزگاری که بسیاری از آثار تصویری و نمایشی برای جلب توجه، به لودگی و اغراق پناه میبرند، دیدن کاری که بدون اتکا به شوخیهای سطحی توانسته تأثیر بگذارد، ارزشمند است.
آنچه این اثر را متمایز میکند، اعتماد به محتوا و ریتم طبیعی بیان است؛ کارگردان یا خالق اثر به مخاطب احترام گذاشته و به جای تحمیل خنده، به خلق حس و معنا پرداخته است.
در سطح فنی، تعادل میان لحن، میزانسن بهخوبی حفظ شده و اجازه داده تا فضای اثر خودش حرف بزند. در عین سادگی، انتخاب زاویه دید و کنترل میزان اغراق در بازیها، نشان از درک دقیق از میزان واقعگرایی و طنز کنترلشده دارد.
چنین اثری یادآور این نکته است که گاهی «خویشتنداری در اجرا» از هزار شوخی مؤثرتر است