در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شهریار فرهادی درباره اپرای عروسکی حافظ: نمایش حافظ رو دیدم .. در کل کار بسیار ارزشمندی است و این گونه کارها ب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:40:54
شهریار فرهادی (farman555)
درباره اپرای عروسکی حافظ i
نمایش حافظ رو دیدم ..
در کل کار بسیار ارزشمندی است و این گونه کارها باید به شدت حمایت شوند .
واقعا که از دیدن این همه عروسکهای زیبا و هنرمندانه به وجد اومدم..عروسکهایی که هر کدام از یک مجسمه موزه مادام توسو هنرمندانه تر بود.
طراحی صحنه از صدها طراحی صحنه ای که در تئاترهای واقعی دیده بودم بالاتر و پرخرج تر بود .
موسیقی بسیار زیبا و هنرمندانه اما ای کاش امکان اجرای موسیقی زنده وجود داشت .
کار عروسک گردانها عالی بود واقعا نمی دانم چه جوری و با چند تا نخ می توانستند عروسکها را اینقدر ماهرانه به حرکت بیاورند ..
اما..
تنها ایراد کار برمی گشت به محتوی کار .. وقتی صحبت از حافظ و مولانا می شود انتظارها خیلی بالا می رود. فضا و داستان اصلا حال و هوای اشعار ... دیدن ادامه ›› حافظ را نداشت . اصولا شعر حافظ خیلی میانه خوشی با هنر نمایشی ندارد . شاید بهتر بود برای چنین کاری فقط داستانهای شاهنامه و مثنوی مولانا مورد استفاده قرار بگیرد . استفاده از اسب و جنگ و خونریزی برای بازسازی اشعار حافظ اصلا به جا و دلچسب نبود .
اما در کل واقعا از کار لذت بردم و احتمالا دو سه تای دیگه رو هم برم ببینم ...
جناب فرهادی ، به نظرتان قصد کار گروه آران ، تصویر سازی مصرع به مصرع اشعار حافظ بود؟
اگر بگویید : خیر ،
که جوابتان با استنباط شما از تصویر سازی اشعار در نمایش ،متناقض است.
پس به نظرم پاسختان آری هست.

اگر بگویید : آری
میگویم خیر! طبق استناد به گفته های کارگردان وصف الحال حافظ در شرایط آن موقع به طور گذرا و نمادین بوده است.(برداشت ... دیدن ادامه ›› بنده از بروشور)
و انتخاب و بازخوانی اشعار با موسیقی دستگاهی ایران به نظرم استنباط کارگردان در باره آن صحنه یا اتفاق بوده است.
موضوع تاکید بر تصویر سازی اشعار اصلا نبوده است.
و وجود جنگ و اسب و به قول شما خونریزی ، مولفه های آن روزگار هست.
در جایی این مطلب را دیدم شما هم ببینید :

===============================================
کتاب « شیراز در روزگار حافظ، شکوهمندی شهر ایرانی در قرون وسطی» در سال 2001در آمریکا به چاپ رسید و سال هشتاد و هفت در ایران، با ترجمه همایون صنعتی زاده منتشر شد و از سوی صاحب نظران مورد توجه بسیارقرار گرفت. گلی امامی، در نقد مفصلی که بر این کتاب نوشته است، می گوید

« کتاب می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که شیراز حافظ، چگونه شهری بود. جایی نا امن و سرشار از خشونت، در عین حال برج اولیاء و سرانجام مرکز درخشان و فروزان فرهنگ ایرانی و زبان فارسی بود.»
============================================================

عطف به این جملات،
به نظرم کار گروهی آران گریزی قابل توجه به این مولفه هاست.

به نظرم غزل که وصف الحال یا به تعبیری حدیث عشق و عاشقی است همانقدر پتانسیل نمایشی دارد که مثنوی در جایگاه داستان های عاشقانه یا صوفیـانه (مولوی ) و داستان های حمـاسی و تاریخی(شاهنامه)دارد.

گرچه خود ِ وصف الحال ، برگرفته از داستانیست ، مطمئنا شاعر بی قاعده و بدون داشتن داستانی نمیگوید :
بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خـــون خوری گـــر طلب روزی ننهــاده کـــنی
آخــرالامـــر گــــل کــوزه گـــران خواهــی شــــد
حالیـــا فکـــر سبــو کـــن کـــــه پـر از بـاده کنـــی

اگر بگویم اشعار حافظ نمایشی نیست، به نظرم اشتباه هست ، مخصوصا وقتی که بدانیم بعضی از اشعار پر از استعاره از آن روزگاران است .
به تصویر کشیدن این اشعار به نظرم قوه تخیل بسیار قوی و البته آگاه به شرایط که حافظ چرا و چگونه چنین ابیاتی را سروده است میخواهد که هنرِ جناب غریب پور حقیقتا یکه دار این میدان بوده است.


عذر میخواهم اگر مطلبی زیر نظرتان نوشتم ، برای آن نوشتم که بگویم به نظر من حتی اگر با دیدگاه شما که شعر را نمایش کردند باشد ، محتوی کار دور از حال و هوای اشعار حافظ نبود...
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید