مثلا اینکه خوب بود تماشاگران صدا پیشه گان را نمی دیدند"!!!!
صدا پیشه گان ؟!! فکر میکنم اشتباه مفهومی ما بین برخوانی ، و دوبله ( صدا پیشه گی ) صورت گرفته !
نمایشنامه اژدهاک ، همانطور که استاد بیضایی اشاره کرده اند برای هنر قدیمی برخوانی نوشته شده است.در آنجا هنر خوانش گر در این بود که باید نظر رهگذران و آدم هایی که از اصناف مختلف در آنجا حضور دارند را به خود جلب می کرد.. اما اینجا سالن تئاتر است و تماشاگربرای دیدن نمایش آمده، در نتیجه فرصت آن هست تا مضمون را عمیق تر و با تمرکزی بیشتر بررسی کند. . نمایشنامه خوانی یک گونه از هنر است ، هنر بهره گیری از بیان ،هنر جان بخشیدن به کلام به سحر زبان از طریق ورود به چشم و ذهن مخاطب. نمایشنامه خوانی هنر ستودنی است چرا که مخاطب را به باید شدنی حرکت می دهد تا حقیقت را دریابد . خوانش بخش تاثیر گذار نمایشنامه است با رعایت اصولی که برای دستیابی به هدفی خاص که همان بازیگوشی با مخاطب است ،انجام می گیرد. نمایشنامه خوانی یک ژانر جدید هنر نمایشی ، رویکرد جدید در تئاتر و پدیده نوع ظهور در ایران است . فرق نمایشنامه خوانی با صدا پیشه گی در این است که در نمایشنامه خوانی تنها دیالوگ و بیان است که به کمک خوانشگر می آید و وظیفه هدایت مخاطب به فضای نمایشی را بر عهده می گیرد. نمایشنامه خوانی در بالا بردن حس اعتماد به نفس بی رقیب است ، می تواند فرصتی برای تربیت تماشاگر حرفه ای تاتر باشد .نقطه بارز نمایشنامه خوانی بالا بردن تجسم بالای فضا در ذهن مخاطب از طریق دیدن "بازی چشمی "و شنیدن "بازی گوشی " است، بنابراین خوانشگرها جزء لاینفک ساختار نمایش هستند و باید در معرض دید تماشاچی باشند . کسانی که صحبت از استاندارد به میان می آورند
... دیدن ادامه ››
به طور حتم به این امر واقفند و نیازی به این توضیحات ندارند. به نظر من در نمایشنامه خوانی اژدهاک هانی صالحی به جای استفاده از یک صدا با تلفیق سه صدا که درهم تدوین شده و به یک تجربه جدید رسیده است. این یک ساختار نو و یک نگاه مدرن است به دربرخوانی .