در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کامکار گرگانی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:41:09
 

کامکار

 ۰۹ مهر ۱۳۴۱
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چه اشکالی دارد که ما همانند سینما تئاتر بدنه هم داشته باشیم و نه تنها داشته باشیم که از آن به شکل هدفمندی حمایت هم بکنیم ؟وجود این گونه ی نمایشی اتفاقاً موجب ارتباط ، شناخت و حضور بیشتر مردم در سالن های تئاتر خواهد بود . هیچ جای افتخار نیست که هنرمند بر خود ببالد که اثرش تنها مخاطب خاص دارد . و حواسش به تفرعن حال به هم زنی که در این عبارت نهفته است نباشد ! چرا مخاطب خاص و مخاطب عام نه؟ چرا با خلق آثاری مانند سرانقلاب کاری نکنیم که رفته رفته مرز بین این دو عبارت برداشته شود ؟ چه کسی گفته که هنر خوب آن است که فقط تعداد معدودی آن را بفهمند ؟ حتی اگر چنین باشد ، هیچ جای خوشحالی و دست افشانی ندارد که بر عکس بسیار هم تلخ و غم افزاست؟ در چنین شرایطی وظیفه ی هنرمند برای این که این دایره را فراخ تر کند چیست ؟ چرا وقتی می توانیم رود باشیم، جهان خود را دربرکه ای حدود و اندازه بدهیم ؟
هنر نفس از مخاطب می گیرد و هر چه این نفس گرم تر باشد ،
ماهیت و ضرورت حضورش ، اهمیت والاتری می یابد .
باری سخن کوتاه ، نمایش سرانقلاب برای نسل من که متعلق به آغازدهه ی چهل هستم یادآور دورانی از تاریخ معاصر است که سرشار از گفته ها و ناگفته ها ، اسرار و رازها ، درس ها و آموزه ها و خلاصه تلخی ها و شیرینی های فراوان بوده است . در عین حال همراه با زنده کردن احساساتی از جنس نوستالژی به زبان طنز
که خوب شدن حال تماشاگر در پایان نمایش تنها یکی از نتایج آن است . فرصت دیدار آن را غنیمت شمارید .
به کارگردان و نویسنده ی کار ، جناب آقای ... دیدن ادامه ›› شفاعت و تمام بازیگران که بی هیچ مبالغه ای بسیار عالی و درخشان و خیره کننده بوده اند و نیز دیگر عوامل و دست اندرکار این نمایش خوب ، صمیمانه شادباش می گویم و برای شان آرزوی موفقیت های بیشتر دارم .


کامکار گرگانی (kamkarghoghani)
درباره نمایش بودِگی i
به راه نرفته رفتن ، شهامت و جسارت ویژه ای می طلبد که نویسنده و کارگردان این کار هردو داشته اند . راه معلوم و کوبیده شده فراوان است! در دل صخره های سخت راه ساختن و پیدا کردن هنر است . این ها از امتیازات نمایش بودگی ست ! یک تجربه ی جدید و شگفت در نگارش متن و اجرا که نظیر آن در تاریخ نمایش ایران یا نبوده یا بسیار کم و ناپیدا مگر پدید آمده باشد . با یک سنت نمایشی از فرهنگ و کشوری دیگر پیام و پیغامی انسانی را با شکل و فرمی بدیع در معرض دیدتماشاگر قرار دادن ، بسیار ارزشمند و در نوع خود بسیار حائز اهمیت است .
دیدن این نمایش را به تماشاگران فرهیخته و علاقمندان تئاتر پیشنهاد و نه تنها پیشنهاد که اصرار می کنم .
یک ایده ی بکر و جذاب با اجرایی درست و درخشان که به زیبایی تمام از گفتن حق مطلب برآمدند . بازیگران بسیار هماهنگ ، دقیق و باورپذیر بودند . با سپاس از کارگردان خوش فکر و کار بلد جناب آقای کاظم نیا و آرزوی توفیق های بیشتر برای ایشان و دیگر عزیزان این گروه خوب در ادامه ی راه .
کامکار گرگانی (kamkarghoghani)
درباره نمایش شب i
بسیار نمایش تأثیر گذار و جذابی بود از هر نظر ! متن و موضوع عالی و ملموس و واقعی ، بازی همه ی بازیگران گیرا و زیبا ، بخصوص بازی خانم صدف اسپهبدی خیره کننده و بی نظیر ! در یک کلام نمایش شب از یاد رفتنی نیست ، زیرا جامعه و محیط پیرامونی و رخدادها و مسائل اجتماعی که عیان ترین آن فاصله ی وحشتناک طبقاتی ست ، نمی گذارد آن را فراموش کنیم .
فقط یک چیز می ماند . رورانس محل سخنرانی نیست ! شاید برخی از تماشاگران بخواهند پس از پایان نمایش زودتر سالن را ترک کنند ! این که هر عزیز محترمی از گوشه ای برخیزد و مطالبی را بیان دارد - صرف نظر از محتوی آن - و همه هم مجبور و موظف باشند بنشینند و گوش دهند ، چندان موجه و منطقی نیست و به نوعی تحمیل یک سلیقه به مخاطبان است ! ایده ی
جمع آوری کمک به مناطق محروم و افراد نیازمند بسیار کار پسندیده ، انسانی و خیرخواهانه ای ست ، اما روش انجام آن می توانست شکل و صورت بهتری داشته باشد ! مثلاً با اعلام کردن شماره حسابی در این خصوص ، خواستار مشارکت دوستان شد و همزمان هم می شد صندوقی در بیرون سالن نمایش تعبیه کرد تا آن هایی که می خواهند به صورت نقدی ، کمک های خویش را واریز نمایند .
در آخر ، بار دیگر از تمام گروه نمایش زیبای شب قدر دانی و سپاسگزاری می کنم و آرزوی توفیق های پیوسته و همیشه دارم .
یک تجربه ی بدیع و شگفت ! ۲۵۷ تنها یک نمایش نیست که بیش از آن دعوتی ست به ضرورت گفتگو و مفاهمه و شناخت و بیرون شدن از حصار تنهایی خویش ! جایی که چشم ها هم سخن می گویند ، حتی اگر لب ها خاموشی گزینند ! ۲۵۷ زینهاری ست به نشستن در تاریکی ! چه حاجت به ماندن در پس دیوارها اگر موجب جدایی اند!؟ به راستی که ما از فاصله ها خسته ایم و نجات تنها در هم را یافتن است ! طوفان زمان در گذر و گذار شتابانش ، هر اندازه هم که مهیب باشد در برابر دست هایی که به دوستی ، هم را می فشارند ، قادر به پیروزی نیست ! عمر با تقویم ورق نمی خورد ، عمر با تجربه ، با اندیشه و عشق است که به فضیلت نزدیک می شود !
بادا که هر عبور چون رازی گشوده گردد و همزمان چون رازی از برابر دیدگان بگذرد !
صادقانه اعتراف می کنم که اهمیت این معانی به لطف حضور و هنر والای بازیگر بسیار توانا و کاربلد سرکار خانم منیره تیموری در
شور انگیز ترین لحظات بار دیگر به این تن و جان یاد آوری شد
تا خویشتن و پیرامون خویش را در آینه های روبرو به روشنایی و
حقیقت و امیدی افزون تر از پیش نظر کنم .
با سپاس بسیار از ایشان ، کارگردان کار جناب فردوسی و مجموعه ی ۲۵۷ و آرزوی توفیق های بیشتر در ادامه ی راه !

جناب کامکار عزیزم✨✨✨دنیا به حضور انسان هایی مثل شما نیازمنده👌🏻
باعث افتخار بود در این سفر همسفر شما شدن
قربون محببتون 🙏
مانا باشید💐✨💐✨🙏
خریدار
کامکار گرگانی (kamkarghoghani)
منیره تیموری
جناب کامکار عزیزم✨✨✨دنیا به حضور انسان هایی مثل شما نیازمنده👌🏻 باعث افتخار بود در این سفر همسفر شما شدن قربون محببتون 🙏 مانا باشید💐✨💐✨🙏
سپاس فراوان از شما .
پاینده و پایدار باشید . 🌹🙏
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ایده ای جذاب و بکر همراه با اجرایی درخشان .
یک نمایش همه چی تمام . متن ، کارگردانی ، بازی ، موسیقی ، نور ...
برای من که عاشق نوستالژی و خاطره بازی ام ، این نمایش در این اوضاع زمانه ، مانند مرحمی بر روی زخم بود .
بازی درخشان و بی نظیر آقای فلاح برای بازیگران تئاتر ، کلاس و آموزش بازیگری ست !
پس به این دسته از دوستان توصیه می کنم که این فرصت گرانسنگ را از دست ندهند و برای تماشای این اثر زیبا بشتابند .
امروز با افتخار و خوشحالی فراوان ،برای دومین بار برای دیدار با این اثر زیبا ، به سالن شیشه ای هما می روم .
علیرضا اخوان و نادر فلاح این را خواندند
فرهاد جمالی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بی هیچ مبالغه و تعارفی از دیدن این نمایش لذت بردم و به شدت تحت تأثیر اجرای آن قرار گرفتم . در آفرینش یک اثر هنری ، این خیلی مهم است که خالق کار از پیش به توانایی های خود در بیان اثری که می خواهد پدید آورد اطمینان داشته باشد تا بتواند از پس وظیفه ی خود برآید . این موضوع ، اصلی ترین شرط ، برای یک شروع با کیفیت و به سرانجام رسانیدن درست کار که دارای ارزش های والای هنری به لحاظ زیباشناسی باشد ، بسیارحائزاهمیت است .
من به عنوان تماشاگر این اثر نمایشی ، از ابتدا تا انتها ،
همه ی اجزا و عناصر این اجرا را ، با تمام وجود، واجد این ویژگی دریافتم و آن را احساس کردم .
بازی ها به شدت باور پذیر و اثرگذار و در یاد ماندنی ، ریتم و ضرباهنگ نمایش عالی با پایانی به جا و به هنگام .
برای این گروه جوان و خلاق و پرشور ،
امید توفیق ها و دستیابی های پیوسته و بیشتر دارم .
محمد فروزنده و سمیه مرجانی این را خواندند
حجت خراسانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کامکار گرگانی (kamkarghoghani)
درباره نمایش هنر i
یک نمایش جمع و جور و بی ادا و اصول . وقتی حفظ و ایجاد دوستی ها، محتاج بهانه می شوند و در عین حال همان بهانه می تواند تا چقدر کارد بر گلوی همان روابط بگذارد . حدیث نفس همه ی آدم ها در هر کجای این جهان .
بازی های بسیار خوب و راحت و صمیمی با یک کارگردانیه اندازه . بازیگران برای خوب بودن تلاش نمی کنند . خوب هستند . زیرا که زندگی را وارد بازی شان کرده اند. در نتیجه حضورشان به شدت باور پذیر و متقاعد کننده است .
تماشای این تئاتر را توصیه می کنم .
کامکار گرگانی
نقش مارک ابتدا قابل اعتماد ه. ولی رفته رفته ی قدرت کنترل گر نمایان میشه مخصوصا اونجایی ک پرسید چای یا قهوه؟ ولی طبق برداشت خودش پذیرایی کرد.
آخرش مارک او ذهن میمونه نه بخاطر دیالوگ هاش بخاطر انتخاب های ریز و درشت ش. متوجه میشی قبلا تو زندگی شبیه اونو داشتی.
در کل نمایشی تاثیر گذار ه و تماشاگر ب فکر فرو میره.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

09122133207