در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | یادداشت مهدی یزدانی خرم بر نمایش «بداهه»
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:13:38
نمایش بداهه |  یادداشت مهدی یزدانی خرم بر نمایش «بداهه» | عکس

نمایش «بداهه» به کارگردانی آروند دشت‌آرای اثری‌ست که تلاش می‌کند روایتی باشد از انهدامِ مزمنِ یک وضعیت. پنج زوجِ بازی‌گر در دو زمانِ پنج دقیقه و با استفاده از موضوعی که کارگردان همان موقع به آن‌ها اعلام می‌کند یک روایت از ازدواج را ارائه می‌دهند. وضعیت‌هایی که عمدتن طنز‌آلود از آب درمی‌آید.
کلن استفاده از اجرای بداهه فاصله‌ی میان تماشاگر و بازی‌گران برداشته می‌شود. حتا سوال‌های کارگردان از برخی تماشاگران درباره‌ی هر کدام از این پنج مرحله‌ی ازدواج نیز به این صمیمیت می‌افزاید.

تماشاگر فریب می‌خورد و در این فریب نیز مشتاقانه شرکت می‌کند. هرچه خشونت بیش‌تر، او شادامان‌تر و ناگهان همه چیز از هم می‌پاشد... انبوه‌اشیای رهاشده روی صحنه کم‌کم به شکلی خطرناک جای بازی‌گران را می‌گیرند.
قصه‌های بداهه و بازی‌های برآمده از آن‌ها به صورتِ شمایلی از انحطاط و فروپاشی زنده‌گی‌های مذکور گم می‌شوند و در نهایت مرگ است که جولان می‌دهد. خُرده‌ریرهای صحنه و سیر زمانی‌ای که در کار از دهه‌ی پنجاه تا نود آغاز شده تصدیق همین امر هستند.

بازی‌گران باقی می‌مانند اما شخصیت‌ها مرده یا از پا درمی‌آیند. که زمان برای آن‌ها به پایان رسیده. من این پنج ده دقیقه و مکث‌های بین‌اش را «احتضار» می‌نامم.

وضعیتِ احتضار. چیزی که در ابتدا خودش را نشان نمی‌دهد چون تکه‌تکه است اما زمانی که به کل، بدنِ یک‌پارچه تبدیل می‌شود می‌توان به خوبی درک و تماشای‌اش کرد.
وضعیتی که در عربی به آن «مائِت» گفته می‌شود و اسمِ فاعل کسی‌ست که در آستانه‌ی مرگ است و هنوز به «میت» تبدیل نشده.

«بداهه» فاعلیتِ پنج‌گانه‌ی این امر را به بازی‌گران و نقش‌های بداهه‌شان می‌سپارد و به آن‌ها در چارچوب زمانی مشخص اعلام می‌کند می‌توانند روایت کنند.
روایت‌هایی که در اجرای امشب و گویا شب‌های دیگر نیز بیش‌تر به سمتِ یک قصه‌ی حقیر می‌رود در رابطه‌ی زناشویی. تماشاگران محافظه‌کار نیز با این انهدام هم‌دلی می‌کنند. و به فروپاشی‌های پنج‌گانه روی کاغذهایی که دست‌شان می‌دهند نمره. ساختاری که عمیقن دموکراتیک به نظر می‌رسد آن‌ها را بازی می‌دهد تا اوجِ ناتورالیسم را در ده دقیقه‌ی پایانی بر سرشان آوار کند. و چنین می‌شود که هوش و فکرِ کارگردان من را به وجد می‌آورد.

بدنِ لرزانِ محتضر از پا درمی‌آید و زوج‌های بازی‌گر در آشفته‌گی مرگ نورس هم را متهم می‌کنند... و ستایش ویژه‌ی من به عنوان بیننده‌ای عادی در اجرای امشب علاوه بر کارگردان نثار دو بازی‌گر: رضا کیانیان و الهام کُردا. پیشنهاد می‌کنم تجربه‌ی این شوخیِ تلخ را از کف ندهید و به تماشای آن بنشینید.

درباره نمایش بداهه
۱۳ آبان ۱۳۹۸