در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | منشی اصرار زیادی برای ثبت کردن مستندات واقعی رخدادها دارد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:32:17
نمایش صبح یه روز لعنتی | منشی اصرار زیادی برای ثبت کردن مستندات واقعی رخدادها دارد | عکس

حمیدرضا فلاحی بازیگر – کارگردان تئاتر و سینما و تلویزیون بیش از یک دهه است که در حوزه بازیگری نویسندگی و کارگردانی فعالیت می‌کند. فلاحی در نمایش «صبح یک روز لعنتی» در نقش یک منشی مورخ نویس شورای محل یک روستای مرزی بازی جذاب و موفقی ارائه می‌کند.
ازجمله کارهای شاخص کارنامه بازیگری و کارگردانی وی می‌توان به آثاری نظیر مافیا، آپارتمان طبقه۶، فرار از اردو، پوسته، چهره به چهره، ننه دلاور و فرزندانش، بداهه گویی آلما، دانش، ضیافت شیطان، دزد دریایی، سوکاریس اشاره کرد. نمایش صبح یک روز لعنتی فضایی طنز دارد و درباره حق مالکیت یک توالت است که پیرزنی با این مسئله درگیر شده و در ارتباط با اشغال یک منطقه از سرزمینی ناشناس است. درحالی‌که در فضای نمایش به مکان خاصی اشاره نمی‌شود ولازمانی ولا مکانی درآن وجود دارد و نگاه کارگردان جهان‌شمول است. این نمایش پنج شخصیت فضای طنز و گروتسک دارد و فضای اعتراضی به اشغال سرزمین‌ها توسط نیروهای زورگو اشارت دارد. نویسنده و کارگردان: حسن باستانی، بازیگران (به ترتیب ورود صحنه): رؤیا افشار، مارال فرجاد، پژمان عبدی، لیلا برخورداری، حمیدرضا فلاحی. دستیار کارگردان وبرنامه‌ریز: سامان پورسلیمانی. دستیار دوم کارگردان: مژگان حسینی. طراح صحنه: میثم نویریان. طراح لباس: فرنوش فرجندی. مدیرروابط و تبلیغات: امیر پارسیان‌مهر. دستیار طراح‌صحنه: نیلوفرفاطمی. این نمایش درتئاتر شهر و سالن سایه روی صحنه رفته است. با حمیدرضا فلاحی درباره ابعاد نقش منشی و ویژگی‌های نمایش گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

در سال‌های اخیر با حضور در نمایش‌هایی نظیر مافیا دوران موفقی در تئاتر داشته‌اید. آیا حضور درصحنه نسبت به بازی تصویر برایتان اولویت بیشتری دارد؟
همیشه تئاتر برایم اولویت دارد و در تئاتر به کارگردانی ، نویسندگی ، بازیگری و موسیقی هم پرداخته‌ام و بازیگری هم از همه این مسائل برایم جذابیت بیشتری دارد. در بحث کارگردانی هم دوست دارم سوژه‌هایی که به ذهنم می‌رسد را روی صحنه ببرم. در سال‌های اخیر پیشنهاد‌ها برای بازی در تئاتر زیاد داشته‌ام، اما تلاش کرده‌ام که انتخاب‌هایم درست و هدفمند باشد .
آیا سال قبل که در نمایش مافیا بازی کردید، حدس می‌زدید که نمایش این‌قدر در ارتباط با مخاطب موفق عمل کند؟
این اولین تجربه همکاریم با افروز فروزنده بود و می‌دانستم که هم نویسنده توانایی است وهم کارگردان باتجربه و کار بلدی است. موقعی که نمایش‌نامه را خواندم پیش‌بینی می‌کردم که می‌شود از آن نمایش موفقی را روی صحنه اجرا کرد. کست بازیگران هم هماهنگ و یکدست بود.

پیش‌ازاین با حسن باستانی تجربه کاری نداشتید؟
بله، حسن باستانی را بیشتر به‌عنوان یک نویسنده خلاق تئاتر می‌شناختم. موقعی که به من پیشنهاد بازی در نمایش ارائه شد. نقشی منشی را به‌واسطه متفاوت بودنش دوست داشتم و به همین دلیل پیشنهاد بازی را قبول کردم. در حین تمرینات هم متوجه شدم حسن باستانی کارگردان بااخلاقی است.

منشی شخصیتی که شما در نمایش بازی می‌کنید، علاقه زیادی به تاریخ‌نگاری دارد؟
بله، اصرار عجیبی هم بر مستند ثبت کردن وقایع با ریز رخدادها دارد و همانطوریکه متوجه می‌شویم منشی در جوانی براثر حادثه‌ای عقیم شده است و عقیم شدنش تبعاتی برای او دارد.

اما به نظر می‌رسد آدم دون‌ژوانی باشد و تلاش می‌کند با فرمانده نظامی کشور همسایه که یک خانم است قرار ملاقاتی داشته باشد؟
بله، خود منشی هم اذعان دارد برای این‌جور کارها کلی انگیزه دارد.

از منظری می‌توان برداشت کرد که چون منشی عقیم شده است، به‌نوعی آرزوی مردانگی دارد و می‌خواهد با ایجاد رابطه باخانم ها به آن دست پیدا کند؟
چون نرینگی‌اش زایل شده است. ایجاد ارتباط عاطفی با خانم‌ها برایش یک آرزو شده است .

برای منشی قضیه تصادفش بسیار مهم است و به‌دفعات در نمایش به آن می‌پردازد ؟
این تأکیدی بود که نویسنده در متن به آن اعتقاد داشت و کاراکتری که هرگز ما در طول نمایش نمی‌بینیمش مسبب چنین وضعیتی بوده است. درواقع در نمایش «صبح یک روز لعنتی» یک نمایش ضد جنگ و ویرانگری است که باظرافت و به‌دوراز کلیشه‌های رایج این نوع آثار به هجو و هزل جنگ می‌پردازد .

در بداهه‌گویی آلما در نقش اوژن یونسکو، مثل این نقش منشی به خوبی شخصیتی که در رؤیا و خیال درگیر است بازی کرده‌اید؟
نقطه مشترک این دو نقش همین خیال‌باف بودنشان است. بازیگری تخصص کاری من است و برای رسیدن به وضعیت کاری فعلی کلی زحمت‌کشیده‌ام و همواره تلاش می‌کنم نقش‌ها را درست و باکیفیت بازی کنم. میزان موفقیتم در ایفای این نقش بسته به نظر مخاطب دارد.

نکته مهم درباره وضعیت این روستای مرزی محل سکونت پیرزن و منشی این است که همواره در طول تاریخ مورد تجاوز قرارگرفته و بابت این تجاوز متحمل لطمات زیادی شده‌اند؟
بله، در نمایش هم تأکید بر این آلام بشری است که بر مردم این روستای کوچک مرزی روا شده است و نوع نگاه نویسنده و کارگردان به جنگ مبتنی بر سلطه و خودکامگی است. مردم این روستا با مقاومت زمین و خاکشان را حفظ کرده‌اند و بسیار قابل ارزش و احترام است. از طرفی ما در نمایش می‌بینیم این آدم‌هایی که برای حفظ زندگی و زمینشان زحمت کشد ه اند و قربانیم نفعت طلبی بین دو دولت شده‌اند و دولتشان هم در شرایط بحرانی از آن‌ها حمایتی نمی‌کند.

آیا در جنس بازی‌تان تلاش کردید بازی بین تیپ– شخصیت ارائه کنید؟
آن بازی که از من در نقش منشی درصحنه می‌بینید، ماحصل پیشنهادها و نظراتی است که من در طول تمرینات اجرا به کارگردان ارائه کردم و حسن باستانی در این زمینه با من تعامل خوبی داشت. بنابراین من تحت هدایت کارگردان تلاش کردم طوری شخصیت منشی را بازی کنم که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.

به نظر می‌رسد دفتر یادداشت هم جزئی از شخصیت منشی است و همیشه همراه او است؟
یک بازیگر دربازی‌اش روی صحنه به مسائلی احتیاج دارد تا به او کمک کند و شخصیت و اعمالش را کامل کند. این منشی هم چون به دنبال ثبت و ضبط تمام وقایع رخدادها در خط مرزی است با دفترش از این رویدادها نت‌برداری می‌کند.

گفتگوکننده: احمد محمد اسماعیلی
منبع: ایران تئاتر

درباره نمایش صبح یه روز لعنتی
۳۰ مرداد ۱۳۹۶