در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | کارگردان «ترس از باران»: جای شبکه‌ای برای پخش تئاتر در رسانه ملی خالی است
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:23:39
نمایش ترس از باران | کارگردان «ترس از باران»: جای شبکه‌ای برای پخش تئاتر در رسانه ملی خالی است | عکس

تهران ایرنا کارگردان نمایش «ترس از باران» که با مضمون مبتنی بر نمایش درمانی در حال اجراست، گفت: امیدوارم حمایت دولتی و تبلیغات عمومی بیشتری در اختیار تئاتر قرار گیرد. پیش از این تله‌تئاتر داشتیم که باعث آشنایی بسیاری از مردم با تئاتر می‌شد، کاش شبکه‌ای مثل شبکه نمایش برای پخش تئاتر در رسانه ملی وجود داشت. به گزارش خبرنگار تئاتر؛ نمایش ترس از باران به نویسندگی دکتر مسعود دلخواه با ترجمه، دراماتورژی و کارگردانی طلایه زهره‌وندی این روزها در تماشاخانه سیمرغ به صحنه رفته است.

نمایشی با مضمون و محتوایی متفاوت؛ متکی بر اتفاقات، رویداد و حوادثی که در سایه اعتیاد همچنین ارتباط و زیست متفاوت جوانان و نوجوانان امروزی در فضای مجازی و دیگر آسیب‌های اجتماعی مخاطبانش را هدف قرارداده و ازسویی‌دیگر با توجه به دانش و تخصص کارگردان این اثر به حوزه مسائل روان‌شناسی، بستری روان‌شناختی را برای تولید این نمایش در نظر گرفته است. بستری که نحوه ارتباط مخاطب، حس، درک و دریافت آن از این اثر نمایشی را با دانش «تئاتردرمانی» گره زده است.

طلایه زهره‌وندی؛ نویسنده، مترجم، کارگردان و مدرس پیش از این در پروژه‌های مختلف هنری از جمله پروژه مرگ (عرفان شیرنگی)، مفیستو و شاه لیر (مسعود دلخواه) به عنوان مترجم، مدیر روابط بین‌الملل، مشاور هنری سابقه همکاری داشته است. کتاب‌های هنر خفن بودن (کودک، نوجوان و بزرگسال) و کتاب دختری از نابیا نوشته نجیب محفوظ و ... از جمله ترجمه‌هایی است که به قلم طلایه زهره‌وندی در بازار نشر به چشم می‌خورد.

برهمین اساس با کارگردان این اثر درباره شیوه تولید این نمایش و همچنین آن‌جا که طی همزیستی بیش‌از دو سال با ویروس کرونا بویژه آسیب‌هایی که برای خانواده تئاتر با خود به‌همراه داشت به گفت‌وگو نشستیم.

«ترس از باران»؛ برشی از واقعیت بدون قضاوت است

زهره‌وندی در گفت‌وگو با خبرنگار تئاتر ایرنا درباره دلیل انتخاب این نمایش با توجه به مضمون متفاوت و روایت آن بر بستر نگرش‌های روانشناسی گفت: وقتی برای اولین بار با متن این نمایش به قلم دکتر مسعود دلخواه مواجه شدم احساس کردم این روزها برخی جوانان جامعه ما با مشکلاتی در حیطه روابط و درگیری‌های معضل اعتیاد مواجه هستند.

وی ادامه داد: این نمایش به مقوله اعتیاد، افسردگی، تاثیر رسانه بر روابط و عدم درک متقابل طرفین با نگاهی ابزورد می‌پردازد. بعد از فراز و فرودهای بسیار که به تغییر شیوه اجرایی و تیم نیز منتج شد؛ تصمیم به اجرا گرفتیم. در آن فراز و فرود روند تولید سعی بر آن بود با دراماتورژی مناسب، متن نمایشنامه ترس از باران را به جامعه امروز و مشکلات آن نزدیکتر کنیم.

این نمایشِ حس، روحیات و خلقیاتی است که برخی جوانان ما کم و بیش در این روزها با آن درگیرند. اجرای ما بیشتر یک تئأتر با رویکرد مبتنی بر دانش روانشناسی‌ست و ابدا سعی در ارائه نظریه‌ای نهایی (مانیفستی) ندارد. بلکه برشی از واقعیت بدون قضاوت است

کارگردان نمایش ترس از باران خاطرنشان کرد: سعی کردم در کارگردانی دست بازیگران را تا حد ممکن باز بگذارم تا واقعا بتوانند نقش را زیست کنند. البته ما یک گروه تجربی و آماتور هستیم. ادعایی نداریم و قطعا با ضعف و نقص‌های بسیاری مواجهیم، اما تلاش کردیم تا بهترین توان خود را به نمایش بگذاریم.

وی با اشاره به آنکه تولید اثری مانند ترس از باران مبتنی بر علم و شاخصه‌های روانشناسی، شاخصه‌های خاص خود را در کارگردانی می‌طلبد تصریح کرد: در این میان ایجاد شناخت مناسب برای بازیگران از مشکلات رفتاری شخصیتی نقش‌ها بسیار مهم و حیاتی است. چرا که زبان بدن و رفتار این افراد بسیار واجد اهمیت است. کاراکترها افرادی هستند که هر روز در دنیای واقعی با آنها زندگی می‌کنیم. باید کاملا با «متد اکتینگ» (تکنیک اجرایی مبتنی بر کُنش بازیگر متاثر از شخصیت) همراه می‌شدیم چرا که صحنه برشی از واقعیت روزانه است.

فرهنگ‌سازی برای قرار گرفتن تئاتر در سبد فرهنگی مردم انجام نگرفته است

اغلب مردم ما با هنر تئاتر در فُرم اصیل آن کاملا بیگانه‌اند. اگر چیزی جز بزن و بکوب ارائه دهیم استقبال به شدت ضعیف خواهد بود

زهره‌وندی در پاسخ به این پرسش که آغاز پیک هفتم کرونا در کشور و از جمله تهران بر روند اجرای شما تاثیرگذار بود گفت: متاسفانه بسیار سخت و آسیب‌رسان است. بازیگران دائما در معرض بیماری هستند. مردم خسته‌اند و به خاطر شرایط اقتصادی ناشی از کرونا در حال حاضر توان مالی برای پاسخگویی به سبد فرهنگی خود را ندارند. از طرف دیگر حمایت‌های مالی و معنوی بسیار پایین است.

وی با تاکید بر آنکه فرهنگ‌سازی در حیطه قرار دادن تئاتر در سبد فرهنگی مردم انجام نشده است ادامه داد: اغلب مردم ما با هنر تئاتر در فُرم اصیل آن کاملا بیگانه‌اند. اگر چیزی جز بزن و بکوب ارائه دهیم استقبال به شدت ضعیف خواهد بود. بدتر اینکه این فشار همکاران ما را نیز به همین سو سوق داده است.

درباره مقوله سلبریتی‌پرستی کلا صحبت نمی‌کنم. کاش حمایت از ما بیشتر بود و با توجه به هزینه‌های بالا، امکانات تبلیغاتی ارزان قیمت و رایگان در اختیار ما قرار می‌گرفت یا کشف استعدادهای بیشتری رخ می‌داد

هدفم معرفی استعدادهایی‌ست که به دلایل اقتصادی مهجور و ناشناخته هستند.

زهره‌وندی در پاسخ به این پرسش که با توجه به تمام این سختی‌ها و مصائبی که از آنها نام برده، چرا هنوز در عرصه تئاتر مشغول فعالیت است خاطرنشان کرد: روزی که فعالیت هنری‌ام را به صورت مستقل و کاملا با بودجه شخصی شروع کردم هدفم معرفی هنرمندانی بود که با توجه به استعدادها و توانایی‌های بسیار بالا به دلایل اقتصادی مهجور مانده و شناخته نشده‌اند. هنر بسیار پرهزینه و کم درآمد است.

وی گفت: از آنجایی که در حال حاضر دانشجوی روانشناسی برای دریافت سومین مدرک فوق لیسانسم هستم سعی کردم پروژه‌های هنری خود را به عنوان یک کارگاه هنردرمانی در نظر بگیرم و امیدوارم روزی برسد که توان مالی و حمایت کافی برای گسترش این راه در اختیار داشته باشم.

مترجم کتاب دختری از نابیا اظهار امیدواری کرد: امیدوارم حمایت دولتی و تبلیغات عمومی بیشتری در اختیار تئاتر قرار گیرد. پیش از این تله‌تئاتر داشتیم که باعث آشنایی بسیاری از مردم با تئاتر می‌شد. کاش شبکه‌ای مثل شبکه نمایش برای پخش تئاتر در رسانه ملی وجود داشت.

نهادهای آموزشی پایه، گاهی در حوزه فرهنگ‌سازی، ضد فرهنگ عمل می‌کنند

پیشتر بچه‌ها را به تماشای نمایش یا برخی آثار سینمایی خاص این گروه سنی  می‌بردند. اما الان هیچ، هیچ، هیچ!

زهره‌وندی درباره اینکه نقش نهادهای آموزشی دولتی (آموزش و پرورش) در زمینه اعتلای تئاتر را چگونه ارزیابی می‌کند گفت: متاسفم این را می‌گویم اما هیچ نقشی نداشته‌اند و حتی گاه ضد هنر هم عمل می‌کنند. طبیعی و منطقی است که چنین نهادهایی مانند آموزش و پرورش باید در چنین امور فرهنگی و هنری نیز نقش پر رنگی داشته باشد اما کمتر حضوری را شاهد هستیم.

کارگردان نمایش ترس از باران تصریح کرد: خبری از جشنواره‌ها یا مراکز نمایش دانش‌آموزی نیست. پیشتر بچه‌ها را به تماشای نمایش یا برخی آثار سینمایی خاص این گروه سنی  می‌بردند. اما الان هیچ، هیچ، هیچ! این عدم حمایت نه فقط در حوزه‌ تئاتر بلکه در هنرهای تجسمی و موسیقی نیز وضع به همین منوال است.

خانواده تئاتر نیز کمتر از گذشته از یکدیگر حمایت می‌کنند.

خانواده تئاتر نیز کمتر از گذشته از یکدیگر حمایت می‌کنند و چرخه اقتصاد درون ساختاری‌مان به دلیل فرهنگ «دعوتم کن بیام اجراتو ببینم» از حرکت ایستاده است. زهره‌وندی درباره استقبال مخاطبان از این نمایش متفاوت چه در مضمون و محتوا و چه در شیوه کارگردانی (مبتنی بر هنر درمانی) گفت: از یک سو مساله اقتصادی و معیشت خود به یکی از مشکلات مردمان جامعه امروز بدل شده است و از سویی دیگر به همان دلیل عدم حمایت از محصولات فرهنگی و هنری و نبود فرهنگ‌سازی برای قرار گرفتن این دست از محصولات مانند تئاتر در سبد فرهنگی خانواده‌ها گردش مالی و اقتصاد تئاتر هم تحت تاثیر قرار گرفته و ضعیف شده است.

وی ادامه داد: هنرمندان تئاتر هم خیلی نمی‌توانند روی این هنر برای امرار معاش تکیه کنند. همچنین خانواده تئاتر نیز کمتر از گذشته از یکدیگر حمایت می‌کنند. حمایت معنوی گاهی وجود دارد ولی حمایت مالی تقریبا وجود ندارد. حتی بلیت آثار نمایشی یکدیگر را نمی‌خریم و چرخه اقتصاد درون ساختاری‌مان به دلیل فرهنگ «دعوتم کن بیام اجراتو ببینم» از حرکت ایستاده است.

چیزی به نام همکار-حمایت نداریم. صریح بخواهم بگویم «ما خسته‌ایم؛ ناتوان و درحال نابودی‌ایم» و این سیاه نمایی نیست واقعیت دارد. با این حال تلاش می‌کنیم چون تئاتر زندگی‌ست، زیبایی‌ست و شادی‌ست. خلاصه و مبتنی بر فرهنگ عامیانه آنکه دست ما کوتاه و خرما بر نخیل! باز هم تاکید می‌کنم که این سیاه‌نمایی نیست!

وی یادآور شد: از زیبایی‌ها بخواهم بگویم باید به رفاقت‌ها، همراهی‌ها، درک متقابل، فضای سالم، دوستانه و همدلانه، یاد گرفتن از متون خاص، درس‌های زیستی و فلسفی که در طول پروژه‌ها با آنها مواجه می‌شویم نام ببرم. اینها مواردی است که می‌توانم به عنوان شیرینی‌های کار از آنها یاد کنم اما از سختی‌ها و تلخی‌ها نپرسیم و نگوییم بهتر است.

نمایش ترس از باران به نویسندگی مسعود دلخواه با ترجمه، دراماتورژی و کارگردانی طلایه زهره‌وندی در سالن شماره ۲ عمارت ‌سیمرغ به مدت ۶۰ دقیقه از ساعت ۱۸ میزبان مخاطبان تئاتر است. محسن زارعی، آیلار امیری، صدف خائیز و سپیده خائیز در این اثر نمایشی به ایفای نقش می‌پردازند.

درباره نمایش ترس از باران
۰۸ مرداد ۱۴۰۱