مدیر مجموعه تئاتر مستقل تهران با اشاره به تدارکاتی که برای حضور نمایش «رؤیای نیمه شب تابستان» در چند فستیوال خارجی انجام میشود، گفت: بسیاری از خارجیها انتظار دیدن تئاترهای سیاسی و منتقدانه را از ما دارند ولی این نمایش زوایایی را از تئاتر و هنر ایران نشان داده که برایشان تعجب برانگیز بوده است.
مصطفی کوشکی که در کارگردانی و بازیگری هم فعالیت دارد، در گفتوگویی با ایسنا از برنامههای مجموعه تحت مدیریت خود و اجراهای خارجی نمایش «رویای نیمه شب تابستان» گفت که حضور آن در جشنواره بینالمللی تئاتر شکسپیر «گدانسک» بازخوردهای متفاوتی را به همراه داشت، از جمله اینکه یکی از سایتهای مطرح انگلیسی در حوزه تئاتر نکات جالبی را از خلال دیدن این نمایش مورد توجه قرار داده است؛ مثل نگاه تازه به هنر در جمهوری اسلامی ایران پس از ملاقات با یک گروه مستقل ایرانی، انواع نمایشها در ایران، میزان آشنایی مخاطبان ایرانی با متون شکسپیر، حضور بازیگران زن در ایران و نحوه کسب درآمد در تئاتر ایران.
کوشکی درباره اینکه در خبرهای آمده بود این نمایش قرار است در لندن اجرای عمومی داشته باشد، توضیح داد: پس از اجرای موفق در لهستان مدیران فستیوالهای متعددی آمدند و پیگیر اجرا شدند که فعلا در حال آماده شدن برای شرکت در دو فستیوال هستیم؛ یکی اوایل بهمنماه در کشور هند و دیگری هم تیرماه سال آینده در کشور مجارستان.
وی ادامه داد: همزمان با هماهنگیهایی که برای فستیوالها در لهستان انجام میشد، یکی از مدیران اجرایی تئاتر در لندن از ما اجازه گرفت تا پیگیریهایی را برای اجرای «رویای نیمه شب تابستان» در لندن انجام دهد و الان به دنبال اسپانسر است چون اگر این اتفاق بیفتد با ارتباطاتی که با «رویال شکسپیر» دارد امکان اجرای نمایش در لندن را میتواند فراهم کند.
او افزود: اما نکته قابل توجه این است که معمولا تئاترهایی که از ایران در کشورهای دیگر اجرا میشوند دو دسته هستند؛ یکی تئاترهایی که برای ایرانیان خارج از کشور و با سلبریتیها اجرا میشوند و معمولا در کانادا به صحنه میروند که بیشتر یک اتفاق اقتصادی هستند. دسته دیگر هم از نوع کارهای بینافرهنگی است که برای نمونه نمایشهای امیررضا کوهستانی را میتوان اشاره کرد که البته همینها هم قابل بحث هستند چون معمولا اقبال از برخی آثار هنری ما در جامعه غربی به دلیل نوع انتقاداتی است که از حکومتها و جوامعی مثل ایران یا مسائل خاورمیانه یا خشونت علیه زنان و محدودیتها در آنها مطرح میشود.
این کارگردان تئاتر گفت: جالب است که در لهستان هم همه از ما انتظار چنین نمایشی را داشتند و از سایتهای خبری گرفته تا مدیران فستیوالها و منتقدان برایشان عجیب بود که «رویای نیمه شب تابستان» متفاوت از تصورشان بود. آنها انتظار یک نمایش سیاسی داشتند و میگفتند این نمایش ترحم برانگیز نیست بویژه بخاطر نوع برخورد ما با تئاتر، حضور زنان، طراحی صحنه و .... که همگی در کنار هم نمایش را از نظر آنها ویژه کرده بود.
کوشکی در ادامه این گفتوگو به نمایشهای روی صحنه تئاتر مستقل تهران هم اشاره کرد و افزود: «سیزده» به کارگردانی مهدی کوشکی با استقبال خوبی از زمان شروع اجرا روبرو شده و این نمایش هم یکی از محصولات همین مجموعه و در واقع نتیجه نهایی چهارمین کارگاه ما است و اصلا مهمترین اتفاق همین است که «سیزده» محصول یک کارگاه بلند مدت است که در تئاتر ایران فقط چند نفر از جمله رضا ثروتی و ناصر حسینیمهر این نوع کارها را تا به حال انجام دادهاند.
وی با اشاره به اینکه کارگاه چهارم یک سال است به شکل جدی برپا شده و با نمایشِ پایان دوره هم بازیگر جدید معرفی شده و هم کار با کیفیتی تولید شده است، درباره محدودیت سنی برای تماشاگران گفت: نمایش «سیزده» درباره خشونت و رذیلتهای انسانی است و اینکه انسانها چطور میتوانند در شرایطی آنقدر رذل شوند که دست به هر کاری بزنند و اتفاقا بخاطر خشونت، ممیزیهایی به نمایش وارد شد . البته آن هم بیشتر بخاطر سوتفاهم بود تا ممیزی قانونی و واقعی چون ممیزان دچار سوتفاهاتی بودند و ما هم مجبور به جرح و تعدیلهایی شدیم تا نمایش به اجرا رود.
او که خودش کارگاه پنجم را برگزار میکند و قرار است نمایش پایانی آن هم فروردین روی صحنه رود، خاطرنشان کرد: ما تلاش میکنیم آموزش حین تمرین در این کارگاهها اتفاق بیفتد و بازیگران با دنیای تئاتر و زندگی با این عرصه آشنا شوند. هدف من بیشتر ایجاد تفکر و آماده شدن ذهن بازیگران است تا برای ۵۰ سال بازیگر باشند نه اینکه به دنبال رسیدن به یک نقطه باشند چون در این راه هدفی وجود ندارد بلکه یک مسیر پیشرو است و اگر بدانیم قرار است سالهای طولانی در چه مسیری باشیم، میفهمیم بازیگری زندگی است نه شهرت.
کوشکی درباره سختیهای کار در وضعیت این روزهای تئاتر هم گفت: کار برای ما به شدت سخت است، چون این کارگاهها پروژههای اقتصادی نیستند ولی اهدافی را برای شخص خودم درنظر دارم و براساس آن کار میکنم. در این سالها از تربیت افراد متخصص جدید در حوزههای مختلف بازیگری، کارگردانی، طراحی و ...دور شدهایم و وقتی کارگردانی میخواهد نمایشی اجرا کند دنبال این نیست که چند چهره جدید بیاورد تا نسل جدیدی از بازیگر وارد شود بلکه سراغ همانهایی که معروف هستند میرود. البته این رسالت را دولت باید دنبال و برایش سیاستگذاری کند ولی من هم خود را از این ماجرا دور نمیبینم و در این کارگاهها یا رویدادهایی مثل «عصر تجربه» همین رویکرد را درنظر داشتهایم چون اگر نیروهای تازه وارد میدان نشوند تئاتر کشور سالها عقب میافتد.