در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال احسان خسروپور | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:53:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با عرض خسته نباشید به عوامل سازنده اثر، نمایش بسیار ضعیفی بود.
محتوای اثر شکاف بزرگی با متن اصلی نمایشنامه آرتور میلر داشت، این شکاف که به نام بازنویسی اثر به مخاطب معرفی شده، تمامی عناصر سازنده و فرمیک اثر اصلی را از بین برده. حذف برخی شخصیت های اساسی، تحریف متن و صحنه های اجرا، همگی منجر به آن شده که دغدغه های آرتور میلر در اثر فاخر ایشان تبدیل به یک نمایش کاملا متوسط و در عین حال منفک از دغدغه های انسان معاصر ایرانی شود. استفاده از نام آرتور میلر در جایگاه نویسنده اثر و پاسخ به انتقادات با این نام که این اثر بازنویسی‌ست بی اخلاقی ناپسندی‌ست.
از عوامل پشت صحنه در اجرای امشب ( ۶ دی ماه ) بسیار ناخرسندم، ۵ نفر با ۲۰ دقیقه تاخیر وارد صحنه شدند، برخی با تلفن همراه مشغول فیلم برداری یا استوری گرفتن بودند. در نهایت جدای از ضعف کارگردان که صحبتش رفت، بازی متوسط عوامل اجرا نیز موضوع جدایی بود که خود بحث مفصلی‌ست. کارگردان عزیز، پیشنهاد میکنم در مورد آثاری که قصد اجرای آن را دارید، تحقیق و دقت بیشتری بفرمایید، تئاتر در بالاترین قله هنر ایستاده است که مستلزم تلاش و کوشش بیشتری است.
با سلام و احترام
ممکن هست از جمله عناصر سازنده ای که از نمایشنامه اصلی حذف شد دقیقا کجا بوده؟ و اینکه کدام شخصیت تأثیرگذار حذف شد و تاثیر شخصیتی که حذف شد را در نمایش بفرمایید لطفا. با تقدیم احترام.
رحمان خوب زاده
بنده نزذیک به هزاران بار این نمایشنامه را خوانده و هزاران بار رویدادهای این نمایش رو در ذهنم مرور کردم. بنده از شما مثال موردی خواستم، کدام شخصیت مد نظر شماست؟ که حذف آن به کلی معنای نمایش را ...
هزار بار خواندید، باز هم بخوانید. شما کارگردانید، این شغل شماست.
بنده خدمت شما یک مثال همراه با توضیح ارائه کردم که گویا اصلا توجه نفرمودید.
این پرسش که از نظر شما چرا آرتور میلر این نمایش را نوشت؟ را از تقریبا اکثر مخالفانتان پرسیده‌اید. پاسخ این سوال در تضاد بین قانون ( شخصیت وکیل، اداره مهاجرت و … ) و احساس ( عشق ، حسادت و شهوت و … ) بوده است. که چند شخصیت را که حذف کردید به این عنوان که بعدا در جای دیگری به ده ها شیوه نامعلوم به آنها اشاره کردیم، یکی را جنسیتش را عوض کردید و توضیحاتی در باب زن و‌ توجه به جزئیات در جنس زن نوشتید که اصلا قابل مفهوم نیست آنچه را هم که باقی مانده بود فاقد عر گونه ضرب آهنگ و تمپو اجرا کردید که کل تاثیرش را از دست داد. ( برای مثال صحنه عاشق شدن کاترینا و حسادت ادی که فاقد هرگونه ظرافت اجرایی بود ).
در نهایت اگر کل ساختار کارگردانی، تهیه کنندگی و طراحی و اجرای این نمایش را به عهده یک تیم ... دیدن ادامه ›› قرار میدادید و تنهایی قبول مسئولیت نمیکردید شاید لازم نبود با نگاه مصرانه و تک بعدی بر اشتباهات خود در نمایش به تنهایی اصرار کنید و از هر مخاطبی بپرسید به نظر شما آرتور میلر چه میگوید؟ به نظر شما آرتور میلر چه میگوید؟. شما پاسخ بدهید. آرتور میلر چه میگوید که لازم بوده برای آن یک نمایشنامه در این شکل و‌ شمایل و ساختار و نظم بنویسد؟ و شما چه الزامی بر آن دیدید که این ساختار را تغییر دهید و بازنویسی کنید؟
بله کاملا موافقم واقعا کار ضعیفی بود
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
متشکرم از عوامل تئاتر که در این شرایط کرونا همچنان مشغول ارائه نمایش به مخاطب های تئاتر هستند ، ممنونم از این انرژی و پشتکار .

ابتدا گله دارم از عوامل پشت صحنه و دستیاران که مخاطبانی با تاخیر ۲۰ دقیقه ای رو وارد سالن کردند .

نمایش موسیقی خوبی داشت ، یعنی موسیقی رو خوب از صاحبان آثار قرض گرفته بود . اما دلیلی نداشت بخشی قابل توجه از دیالوگ نقش اول مرد از بلندگو پخش بشه ، یعنی کارگردان تکنیکی برای حل این مسئله مد نظر نداشته ؟ جالب نیست .
بازیگر نقش اول زن بسیار خوب در نقش جا افتاده بود و ایفای نقش راضی کننده ... دیدن ادامه ›› ای داشت .
اما محتوای کلی تئاتر خیلی خام و ابتدایی بود . مشکل هم کاملا از متن نمایشنامه است . متنی که حرف زیادی برای گفتن نداره . تلاش میکنه شما رو بخندونه و لا به لاش هم پیامی ارسال کنه از اینکه فرزند آوری بدون منطق خیلی بد است و ناشایست . در توضیحات تئاتر آمده " رویکردی آسیب شناسانه به مسئله بچه دار شدن " ، رویکرد آسیب شناسانه ؟
برای کسی که هنوز به تماشای این تئاتر نرفته مهم است دانستن اینکه مسئله رویکرد های فرویدی یا امثالهم نیست . بحث خیلی سطحی تر از این حرفهاست .
به هر شکل ۵۰ هزار تومن و یک نمایش یک ساعته ، برای سرگرمی گزینه ایست ، میان گزینه های نه چندان زیاد .
سپهر این را خواند
تشکر از ثبت نظرتون برای ما.
۱۴ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
طراحی صحنه کمی خلاقانه بود ، اینکه کارگردان سعی کرده بود از کمترین امکانات نهایت استفاده رو ببره کاملا مشخص بود . صدای ساز های کوبه ای حقیقتا زیاد بود ، به شکلی که در اجرایی که ما مخاطبش بودیم واقعا اذیت شدیم . کل محتوای کار هم حول محور همون داستان کلیشه ای که یه سری نادان و از خود بیگانه زیر سلطه یه جمعیت جبار و خود فروخته هستند تا اینکه قهرمان وارد میشه .
یه جای نمایش جمله خورشید پشتش به ماست رو هم میشنوید که یه بخشی از جمعیت میخندن و اگر مخاطب جدی تئاتر باشید بد میخوره تو ذوقتون که این دیگه چه کوفتی بود ؟
برای اجرای یک نمایش در باب کافکا یا هر شخص دیگری باید ابتدا همان کافکا یا همان شخص دیگر بود . همه با پیشینه های تاریخیمان قابل سنجش و اندازه گیری هستیم . نمایش بسیار فاجعه بار تر از آنی بود که بتوان تصور کرد چرا که کافکای خجالتی که شرم خصیصه ی بارز او بود اینبار در نمایشی ظهور پیدا کرد که چنان عربده هایی میکشید که حقیقتا نمیشد این سبک اجرا را چیزی دور از " تجاوز به مغز " خواند ، چرا که کارگردان نمیداند از مطالعه متون کافکا و بازخوانی آن در نمایش کافکا زاده نمیشود . دیگر اینکه کارگردان چه حقیر است که فکر میکند کافکا اینهمه سال در گیر و دار پدر خود آن چنان باقی مانده بود که تیغ تیز قلمش گاهی حتی به سمت آنچه " پدر روحانی " میخواندند نرفته باشد . آنچیز که در این نمایش تصویر شد یک دعوای خانوادگی مسخره بین یک پدر مستبد و یک فرزند کودن بود ، نه داستان ابزورد کافکا و والایش او از کودکی حقیر به نویسنده ای کنش گر و هنر مند . در پایان امیدوارم جامعه هنری همانی باشد که کافکا میگفت ، همان چیزی که کافکا از ادبیات و به واقع هنر انتظار داشت . آنچیز که پتک سترگی ست بر دریای یخ زده ی احساس ما .
امیر مسعود و حمیدرضا مرادی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شروع اجرا خیلی غیر منتظره بود . جدا از فضایی که درش قرار گرفته بودیم ، سوالات و آمار هایی که در اختیار ما قرار گرفت من رو متوجه این موضوع کرد که این تیاتر پژوهشی ساختار شناسانه در باب یک مسئله بسیار حساس در جامعه ست . عبارت نمایش خوب یا بد در مورد این تیاتر چندان قابل استفاده نیست . شما در این اجرا با فضای جدید و دنیای تلخی مواجه خواهید شد که شاید بخشی از تجربیات کودکی شما در خودش داشته باشه . اما نمایش در پرده آخر خودش به واکاوی متجاوز در فضایی که گویا استعاره ای از اجتماع بوده میپردازه اما حقیقتا توضیح دقیقی از احوالات یک متجاوز ارایه نمیده چرا که این نمایش اساسا نه در باب واکاوی بلکه در قامت روایت خودش رو بروز میده . شاید این نمایش رو بتونیم به عنوان پژوهشی در زمینه آسیب شناسی اجتماعی بدونیم و جدا از مسایل مربوط به کاستی های فرم و گاها محتوای نمایشی به عنوان یک اثر تاثیز گذار به تماشای اون بشینیم .