نمایش " آخرین تانگوی مارلون براندو " نوشته وحید فقیهی و کار میلاد بختیاری را در پلاتوی استاد لاریان اهواز دیدیم . این اثر تولید آموزشگاه تخصصی هنرهای نمایشی هم سایه به مدیریت وحید فقیهی است . وحید چند سالیست که بار مسئولیت تربیت نسل آینده تئاتر در اهواز را یدک می کشد ، کاری که وظیفه ی تمامی ماست و به درستی انجام نداده ایم . مجموعه ای در کنار وحید فقیهی مشغول آموزش و تولید هستند که در هر کار تازه ای رشد کاملا محسوس آنها را میتوان به عینه دید . من امشب از بازی فوق العاده سمیرا فقیهی لذت بردم ، این دختر در حال تبدیل شدن به رقیب بازیگری و پارتنری برای برادرش وحید است ! البته انصافا تمام بازیها خوب بودند ، از هومان اکبری بازیگر نوجوان گرفته تا مهدیه و آرش و فردریک و حتی بازیگری به نام ندا طاهری که برای اولین بار او را روی صحنه می دیدم ، همه و همه خوب بودند ، و اما خود وحید فقیهی ، امشب در حین دیدن بازی او در نقش مارلون براندو توی دلم گفتم : لامذهب تو چقدر بازیگری . . . متن این نمایش بسیار پرکشش و جذاب است . این نمایشنامه دو ویژگی توامان دارد ، یکی اینکه خاطره ها را برای نسل سینمای براندو زنده می کند و دیگری نسل جوانتر و کم آشنا با براندو را ترغیب میکند تا بروند و آثار بزرگ به جا مانده از پدرخوانده ی سینمای جهان ( مارلون براندو ) را ببیند . براندویی که هنوز کسی در قواره اش ظاهر نشده ! بختیاری در کارگردانی موفق است و نقطه ی امیدی در نسل آینده ی کارگردانی محسوب میشود . گرچه فقیهی بازیگردانی و احتمالا در کل طراحی اثر به کمک بختیاری آمده اما شهامت میلاد در انتخاب متن و اجرای طراحی ها قابل تقدیر است . موسیقی ها به خصوص موسیقی نوستالژیک پدرخوانده اثر ماندگار نینو روتا مقاومت چشمانم در برابر اشک را شکست و گونه ام را خیس کرد . با تمام این تعاریف من به شخصه دوست داشتم تکه هایی به هم چسبیده از فیلمهای براندو مولتی میدیا شود و دیوار سفید صحنه را رنگی کند اما چنین نشد و البته احتمالا دلیل کارگردان برای عدم استفاده از فیلم و پروجکشن دوری از تکرار و کلیشه بوده است . برای مجموعه گروه نمایشی آخرین تانگوی مارلون براندو آرزوی موفقیت بیش از پیش میکنم و همگان را به دیدن این نمایش زیبا دعوت میکنم . و سپاس از یادآوری این دیالوگ : من بهترین بازیگر تاریخ نیستم، این "سگ" بهترین بازیگر تاریخ است !
"سید صادق فاضلی