نمایش جالبی بود. بالاخص برای افرادی که انقدر سنشون میرسه که اون اتفاقات رو به خاطر بیارند. بازی آقا پناهنده و خانم دلشاد واقعا درخشان بود و در کل لحظه و دقایق خسته کننده ای نداشت. دکور و نور پردازی هم بسیار خلاقانه بود. اگر اشتباه نکنم یکی از قربانیان بالقوه از دست قاتل فرار میکنه که میشد به اون هم پرداخت. یا پسر اون قربانی که شلاقو زد و حرفاش در دادگاه توجه زیادی به خودش جلب کرد. همچنین تقابل تنهایی این آدم و توجهی که قبل و بعد از دستگیری گرفت (که نهایتا در مراسم اعدامش هزاران نقر شرکت کردند). مدل موبایل و برخی لباس بازیگران به اون سالهای نمیخورد. اون زمان مانتوها تقریبا همه تا زیر زانو بودند. یک مساله ای که وجود داشت و شاهدین بهش اشاره کردند این بود که ماشین از داخل دستگیره و همچنین شیشه بالابر نداشت که همین ماجرا باعث شد این عادت از سر خیلی مسافرکش ها بیفته. اما داخل خودرو پنجره نیمه باز بود.