«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از آنجاکه مبتلایان به پارانوئید نسبت به دیگران بیاعتماد یا مشکوک هستند. و دیگران را به عنوان یک تهدید میبینند .... ....نویسنده در انتقال موضوع به شکلی قابل فهم برای همه سطوح موفق بود و نقش خوانان نیز بسیار پر تلاش و واقع پذیر ظاهر شدن... نوازندگان تار و دف با اجرا هماهنگ بودن ...خداقوت به همه عوامل.
شب گذشته در نمایش فروید مرز بین واقعیت و خیال ...برای مخاطب ملموس بود ...بنظر میرسید بهتر بود در برخی صحنهها دیالوگها و قدرت بیان بازیگران به نمایش گذاشته میشد....اما به وضوح.بازیگران از زبان بدن و آمادگی بسیار بالایی برخوردار بودن .نریشن ..راوی..نور و صدا ...با آن دکور و فضای سورال همه هماهنگ و جذاب بود ...خدا قوت به کارگردان محترم و همه عوامل.....نکته آخر اینکه علیرغم حضور تماشاگران بیش از ظرفیت همراهی آنان در اجرای این نمایش که نیاز به تمرکز و ذهن آرام داشت در جای خود قابل تقدیر بود.
از نگاه دقیق و تحلیلی شما صمیمانه سپاسگزاریم. خوشحالیم که تجربهی فضایی سورئال و هماهنگی بازیگران، نور، صدا و دکور توانسته برای شما ملموس باشد. بازخورد شما درباره نمایش توان بازیگران و دیالوگها را به دقت بررسی خواهیم کرد تا در اجراهای آینده این تجربه به شکل کاملتر منتقل شود. حضور و همراهی شما و دیگر تماشاگران، حتی در شرایط شلوغی سالن، دلگرمکننده و ارزشمند است. با سپاس از لطف و حمایت شما
زن نانوا ..نمایشی که در اجرای شب اول توانست بخوبی تماشاگران را با خود همراه کند....حسی از گناه.قضاوت و بخشش .... انتخاب بازیگران عالی بود و هریک از بازیگران در نقش خود خوش درخشیدند...
هماهنگی در صحنه .نور. صدا و......اینکه از تمام فضای صحنه بخوبی استفاده شده بود ..و گاهی تماشاگر خود را در صحنه میدید مانند صحنه کلیسا....در خور توجه بود ...
خدا قوت به همگی....
حس حضور تماشاگران در صحن دادگاه و ارتباط با صحنه بخوبی ایجاد شده بود.....و در مجموع نمایش بسیار خوبی بود . خدا قوت میگم به کارگردان و بازیگران و همه عوامل.
کاتیوشا نمایش خوبی بود هماهنگی بین گروه خوب فرم.... آواز موزیک و....اجرای خوب همه بازیگران... خانم مجیدی نیک بین سربازان و...عالی بود ..نور تابلو مشکلاتی داشت که حواس پرت کن بودو صدا هم گاهی بیش از حد بالا و گوش خراش میشد که البته در شبهای بعد گویا برطرف شده بود..خسته نباشید به همه عوامل. دمتون گرم.
پنجشنبه همه چی عالی بود ...ازاجرای خوب بچه ها تا نگاه های زیبای تماشاگران کوچک و بزرگ .سکوت بچه های کم سن و سال و توجه شأن در حدود یک ساعت به نمایش هم جالب بود...خداقوت به کارگردان حرفه ای و کاربلد سرکار خانم مریم کاظمی و همه بازیگران و عوامل عزیز .خسته نباشید.
در این هاگیر واگیر دیدن این نمایش میتونه لحظاتی خاطره انگیز از سیاه بازی و ضرب المثلها و شعرهای مرسوم و دیالوگهای تلخ و شیرین در دهه های گذشته رو به یاد بیاره.....و لبخندی بر لبها بیاره.موقعیت خوب سالن ،نور صدا .. و بخصوص نوازندگان که به دقت و همراه با صحنه مینواختن و بازی خوب علی عطایی و در مجموع همه بازیگران هریک در نقش خود مخاطبین را همراه کرده بود..دمتون گرم.
نمایش بچه آدم دکور و صحنه ...و شروع خوبی داشت. بازیگران در نقشهای خود بخوبی ایفای نقش میکردند.. آقای ضابطی ، خانم افضلی و.......خود آدم. برای تمام گروه آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
نمایش بچه را باید به گونه ای دیگر دید....چرا که آنچه از دیدن تاتر ، برخی در ذهن داریم در این نمایش به گونه ای دیگر بود ، فضاسازی ، زمان و مکان ، نور و صدا ، آمد و شدهای تکراری ، جابجایی شخصیتها ، دیالوگها ، رویا و واقعیت ، کارگردانی و بازی بازیگران و و و....حفظ ریتم و تمپو و هماهنگی در کل اجرا همه یک کار خاص و دیدنی را برای مخاطب تداعی میکرد. که بیانگر ماه ها تمرین و تلاش و زحمت بود که ضعف قابل بیان حس نمیشد و به حق نتایج خوبی هم داشت. خداقوت بهتون و دمتون گرم.
آدمهای به ظاهر شرور ....ولی با دلهای پر غصه ای که همه تو قعشان از زندگی داشتن یک سر پناه و تشکیل ی زندگی ساده با حداقل امکانات ....که چ آسان مورد سواستفاده افراد سودجو قرار میگیرند و در کمال ناباوری خود آنان هم دست نشانده دیگری.......
چند شب پیش نمایش رو دیدم ...شاید مواقعی احساس میشد ریتم افتاده...و گاهی هم صدای خوکها بیش از اندازه و دیالوگها به سختی بگوش میرسید...... ولی در مجموع اجرای خوبی بود.خداقوت بهتون.
نمایش متهم ردیف چهار
اندک مشکلاتی که ..در جوامع بوده هست و خواهد بود بیان آن ولو به تکرار حداقل یادآور و تذکریست در جهت توجه بیشتر جامعه به این مهم.....
بدون تعارف عرض میکنم در شب گذشته که برای دیدن نمایش رفتم علیرغم اندک نقصهای نور.صدا..و صندلیهای سالن .... نمایشی با بازیگرانی کاربلد خوب و روان اجرا شد
واقعاً عالی بودید .خدا قوت.
....یکنواختی در زندگی و سردرگمی در رفتار و کردار گاهی ادامه مسیر را به بن بست ختم میکند...... واین در حالیست که کوچکترین روزنه امید جهانی از عشق و شادابی را بهمراه خواهد داشت......بازی و دیالوگهای مهرناز تبریزی و هادی بندانی....... رژینا علیزاده و فرد نابینا....وبازی آوا جهان را..بیشتر پسندیدم. خسته نباشی به همه بازیگران و عوامل.
عشق و نفرت که در وجود آدمی ریشه از گذر زمان و احوالات وی دارد ...چ خرابه ها که آباد و چ خانه ها که ویران کند.....عروسی خون نمایشی دیدنی با بازیگرانی عاشق که در طول نمایش همچنان پر انرژی و هماهنگ ..و با ریتم و موسیقی..... و من حیث المجموع اجرای خوبی را رقم زدند.خدا قوت به همه عوامل بویژه کارگردان محترم و جناب آقای تتماج عزیز که بی شک زحمات زیادی را متحمل شده اند...دمتون گرم.
تکرار روزهایی که وعده فردا دارد......زخم نمایشی که در آن تلاش همه عوامل منتج به نتیجه گردیده و رضایتی که در چهره تماشاگران میتوان دید .دیدن آن را از دست ندید . خداقوت به همگی. دمتون گرم.
نمایش زخم نمایشی که .... مخاطب را مشتاق به دیدن دوباره میکند....با کارگردانی آقای فرهاد نیا و بازیگرانی که عاشقانه و خستگی ناپذیر تاتر بازی میکنند...و اینجاست که کاری متفاوت ارایه میشود . بسیار لذت بردیم .دمتون گرم.