در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بهنام رضایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:49:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بررسی المان های تئاتر مدرن و پسا مدرن در تعزیه ، تئاتر درمانی، بررسی تاریخچه پوستر تئاتر در ایران ، اصول بنیادین تئاتر خلاق و هرروز یک مقاله ی آموزشی مرتبط با تئاتر،کلیپ های آموزش تئاتر و بازیگری ، کلیپ از کلاس و کارگاه های بازیگری از بهترین دانشگاه های تئاتر دنیا همچنین فراخوان جشنواره ها،تقویم اجراهای تئاتر ، نقد و بررسی ، معرفی کتاب و... در کانال تلگرامی :
telegram.me/welovetheater
لطفا این کانال را به هنرمندان و علاقه مندان تئاتر معرفی نمایید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
میرزا تقی خان فرهانی تنها بود و علی رفیعی چقدر باشکوه این تنهایی را نشان داد
محمد فروزنده این را خواند
سپهر امیدوار، مارینا و سما این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نام نمایش: موش توی پیت حلبی
کارگردان:سیدعلی هاشمی
نویسنده: نوشین تبریزی
مکان اجرا:سالن سایه تئاتر شهر
منتقد: بهنام رضایی
همانطور که صراحتا در بروشور این نمایش قید شده متن برداشتی است از داستان های افرادی همچون صادق هدایت،غلامحسین ساعدی و صادق چوبک ، وجود نام این افراد در بروشور نمایش ، بی شک مخاطب ماجراجو را ترغیب می کند که حتما به دیدن این اثر برود.
نمایشنامه کاملا رئال است،مکان نمایش یکی از همان خانه های فیلم گوزن هاست،که چنین مکانی را در نمایشنامه خشت خام خانه از علی اصغری نیز می بینیم. اتفاقاتی که امکان دارد در این خانه ها باتوجه به تعداد خانوارهایی که در اتاق های کوچک کنار هم رخ بدهد، دست نمایشنامه نویس را برای خلق شخصیت ها و ... دیدن ادامه ›› ایجاد یک درام باز میگذارد.
ادبیات زن های این خانه همیشه مارا به یاد ثریا قاسمی وحمیده خیرآبادی می اندازد،آن دریدگی ها و زخم زبان ها که هم می تواند طعنه هایی پر درد باشد هم لحظاتی را خلق کند که مخاطب لبخندی بزند.
یکی از شاخصه های اصلی این خانه ها حوض است،حوضی که در مرکز حیاط خانه است و غالبا تجمعات این خانه ها در کنار حوض شکل می گیرد،گویی نماد اتحاد این خانه ها حوض است، یکی از نقات قوت این نمایش استفاده از همین نماد اتحاد بود که در صحنه های پایانی نمایش که خانوارها از خانه می رفتند و به نوعی این خانه داشت متحدانش را از دست می داد حوض شش تکه هم هر قسمت خودرا از دست می داد.
همانطور که بیان شد شخصیت های این خانه هارا غالبا افرادی تشکیل می دهند که زندگی چندان مطلوبی را نداشته اند ،آدم های موش توی پیت حلبی هم همین دردها را داشتند و نقطه مشترک درد اکثر زن های این نمایش ، ازدواج های سنتی،پسرزایی و زن های صیغه ای ایست. همین معضل باعث تولد فرزندانی شده که خود مشکلاتی را دارند.
از نقات قوت کارگردانی این اثر می توان به استفاده بجا از حوض،استفاده از تصویر و استفاده از نور مناسب جهت تاکید بر شخصیت اصلی هر صحنه نام برد.
بازی پر انرژی و خوب سیما تیر انداز کمک زیادی به تعادل و حفظ ریتم در نمایش کرده بود و درمیان بازیگران کاظم سیاحی،غزاله جزایری بازی خوبی را ارئه دادند و متاسفانه بازی به شدت ضعیف علی دستانپور در نقش حسین ، بسیار آزار دهنده بود.
به نظر می رسد کارگردان سعی داشته دکور نمایشش مینیمال باشد ولی به عقیده من اگرهم می خواست دکور مینیمال داشته باشد باید حداقل کمی ارتفاع به اتاق های خانه می داد تا اختلاف ارتفاع حیاط و اتاق ها که مشخصه اصلی این خانه هاست معلوم باشد و همچنین از ارتفاع در میزانسن ها استفاده کند.به عقیده من کارگردان در میزانسن و هدایت بازیگر آنچنان خوب عمل نکرده بود. در کل موش توی پیت حلبی را بخاطر متنش و بازی سیما تیرانداز و غزاله جزایزی و کاظم سیاحی دوست داشتم.
بهنام رضایی،14 آبان 94
پنداشت او
ـــ قلم
در دست های مرتعشش
باری عصای حضرت موساست
می گفت:
(اگررها کنمش
ماران و مورهای
این ساحران رانده ی وامانده را
فرو بلعد)


از: حمیدمصدق
بهنام رضایی (behnam2329)
درباره نمایش پلکان i
به نظر من بهترین میزانسن،میزانسنی بود که برای صدرالدین حجازی داده شده بود.
بهنام رضایی و رضا صادقیه این را پاسخ داده‌اند
پرده چندم بود؟؟؟
۰۳ اسفند ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
behnam2329.blogfa.com
الهام حصاری و رعنا جمالی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این مرد خود پرست
این دیو،این رها شده از بند
مست مست
استاده رو به روی من و
خیره در من است
گفتم به خویشتن
آیا توان رستنم از این نگاه هست؟
مشتی زدم به سینه ی او،
ناگهان دریغ
آیینه ی تمام قد روبه رو شکست

از: حمید مصدق
ابراهیم (به خروس):من خرما خوردم سی شاهی.گوسفند خریدم بیست تومن.گاو خریدم120تومن.قیمت ها خوب یادم مونده.خوب یادمه سال1325گشنه بودیم.نون پیدا نمی شد.با مرحوم ابوی رفتیم یونجه خریدیم .توی آب خیس کردیم باماست خوردیم.از گشنگی نمردیم.یه چیزی بود که بخوریم.اما حالا چی؟...ماکه دیگه به آخر عمرمون رسیدیم اما خدا به داد شما جوون ها برسه.من از روزی می ترسم که مردم بیفتن به جون هم گوشت تن هم رو بخورن.مردم اصلا دیگه عاطفه ندارن.برای اینکه محبت از سیری شکمه.شکم که سیر نباشه محبتی در کار نیست.احترام از سیری شکمه.شکم ملت باید سیر باشه.نباشه،وضع همینه که داریم میبینیم.به خاطر یه تیکه نون می افتن به جون هم،فحشا زیاد میشه،آدم می کشن.اون وقت ها این جوری نبود که.دلم واسه شما جوون ها خیلی می سوزه.دورانی داشتیم ما.درسته که الان به ما پیرها بد می گذره اما دلمون خوشه که جوونی خوبی داشتیم.شماها الان چیزی ندارین که من حسرتش رو بخورم.جوونی تون که به درد نمی خوره.همه تون ماتم زده این.تقصیری هم ندارین.

از: محمد یعقوبی نمایشنامه قرمز ودیگران
محسن:شب پنجم هفته ی آخرزمستون سال1361سردترین شب سال بود...شب پنجم هفته ی آخرزمستون سال1361بدترین شب زندگی من بود...

از: بهنام رضایی-کابوس چهارتابوت
باسلام خدمت دوستان خوب تئاتری
روز25مرداد نمایش کابوس چهارتابوت به نویسندگی وکارگردانی بهنام رضایی برای هنرمندان اجرا میشه.ازدوستان اگرکسی قبول زحمت می کنه ومیتونه در این روز به شهرضا بیاد من روشدیدا خوشحال میکنه ومسلما برای من باعث افتخاره.درضمن قبل از اجرای نمایش مراسم بزرگداشتی برای استادحمیدسمندریان گرفته میشه وبعداز اجراهم جلسه نقدوبررسی نمایش نیز تشکیل میشه.ازدوستان اگرکسی میتونه بیاد بامن تماس بگیره:09138212329باتشکر بهنام رضایی
behnam2329.blogfa.com
منتظر نظرهای خوب شما دوستان هستم.
شیرین بختیاری این را دوست دارد
خیلی مفید و جامع بود؛خسته نباشید...هم استانی هم که گویا هستید.
موفق باشید :)
۳۰ تیر ۱۳۹۱
سلام

نوشته های متن در وسط صفحه به خاطر رنگ و تصویر انتخابی پس زمینه (که خیلی هم قشنگه) یه کمی با وضوح پایین روبرو شده ،سخت خونده میشه.

ممنون از شما
موفق باشید
۳۰ تیر ۱۳۹۱
سلام

با حرف امیر عزیز موافقم اگر رنگ نوشته های متن سفید بود بهتر دیده میشد.

پس زمینه زیبایی است . فقط کمی چشم را خسته میکند .
۳۰ تیر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش کابوس چهارتابوت تمرینات خودرا به کارگردانی بهنام رضایی در پلاتوی گروه بیتا آغاز نمود.

بازیگران این نمایش عبارت اند از:


1:بهنام رضایی در نقش محسن2

2:بهزاد رضایی در نقش محسن1

3:محمد حسین باغستانی در نقش محمد

4:حسینعلی قربانی در نقش کربلایی نعمت

5:الهه نباتی در نقش مادر

اطلاعات بیشتر در:http://www.shahrezafarhang.ir/Content/Content.aspx?content_id=971&Landir=rtl&Lan=Fa

درود بر شما
جناب رضایی آرزوی موفقیت هر چه بیشتر میکنم برای شما و گروهتان
۲۳ تیر ۱۳۹۱
تبریک و آرزوی موفقیت جناب رضایی
۲۴ تیر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسلام
سینمای کدام ده را بیشتر می پسندید؟(در ایران)
›› تا ۳ پاسخ





تازگی نسبت به سینمای ایران بی اعتماد و کم شوق شده ام
اما فکر میکنم دهه 70 بهتر بود
۰۱ مرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
(مردی،نشسته بر بالای صخره ای سخت وسنگی،به زیر پایش باد و طوفان ودریای خروشان وبر گرد سرش درخشش ملکوت.)اگر کسی بتواند این تصویر باشکوه را در ذهن ماتداعی کند،آن کس شکسپیر است.تنها نکته ای که باید بدان افزود،وجود انبوه مردمانی است که پایین تر از او ،در پای صخره ، گرد آمده و زمزمه می کنند،مردمانی که اوراتوضیح می دهندوتوجیه می کنند،محکوم وتبرئه اش می کنند،مردمانی که اورا می پرستند،ناسزایش می گویند،آثارش را ترجمه کرده و بدو بهتان می زنند ـ و او را به هیچ یک گوش فرا نمی دهد.

از: ایده ی نمایش
باغبانم،باغبانی خسته دل
پشت من خم گشته همچون پشت تاک
آن گل زیبا که پروردم به جان
شد چو خورشید فروزان،تابناک
دست گلچینی زشاخش چیدورفت
پای خودبینی فشردش روی خاک

از: حمید مصدق/خرداد47
باشد که صحنه ی نمایش همچون طناب بند بازان جرات راه رفتن به هر کسی را ندهد.

از: یادم نیست کی بود
یوهان ولفگانگ گوته
۲۸ خرداد ۱۳۹۱
بهنام عزیز لطف کردی نظرت رو گذاشتی .ببین اه از این به عد تو خود وبلاگم بذاری خیلی بهتره .این اولین نمایشنامه رادیویی من بود و من با ویژگی های نایشنامه رادیویی آشنایی کامل ندارم . اما به هر حال برخی نظراتت درست هسستند .
۲۹ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امیر جعفری: ببین سیا این بازیم مث بازی های دیگس،دوطرف توش بازندند و فقط تماشاچیاش برندند
از له شدن ادما کیف می کنند



از: امیر جعفری(کیفر)
اگه یه روز تو خیابون از کنار یه گنجشک رد شدی و نپرید،فکر نکن ازت
نترسیده،بدون که اونم آدم حسابت نکرده.

(کیفر،حسن فتحی)
۲۶ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تمام مزرعه از خوشه های گندم پر
وهیچ دست تمنا
دریغ،سنبله هارا درو نخواهد کرد
دروگران،همه پیش از درو
درو شده اند

از: حمید مصدق
واعظی پرسید از فرزند خویش :
هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی ازاری و خدمت به خلق
هم عبادت هم کلید زندگیست
گفت:زین معیار اندر شهر ما
یک مسلمان هست
آن هم ارمنیست.

از: پروین اعتصامی
ممنون
زیبا انتخاب کردین
دوستش داشتم:)
۲۳ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا مگر شیشه ی این قصرستم در شکند
تامگر ولوله افتد به دل کاخ سکوت
دست در حسرت سنگ
سنگ در آرزوی پرواز است

از: حمید مصدق