در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمدرضا شیرخوانی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:20:36
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
زنده باد و خسته نباشید..
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به امید دیدن یک نمایش زیبا...
و خسته نباشید به کل گروه ک تو این شرایط سخت با عشق و علاقه کار میکنن..
اردلان عباسی این را خواند
ممنون از شما
۲۳ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زنده باد بر عوامل اجرا..خصوصا بازیگران جوانش...پیام لاریان عزیز هم که قبلا ثابت کرده تئاتر رو میشناسه...خسته نباشید..
مرسی دوست دوست داشتنی. ممنون که اومدی.
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر آرش دادگر و اپیزود دوم نبود تیاتر یک فاجعه بود...اپیزود اول و سوم که اصلا هیچ شباهتی به نمایش نداشت..چه از لحاظ متن چه بازی...خوشبختانه همه و همه بد بودند...
در مورد اپیزود اول هر چی فحش بلد بودند به هم دادند و خوشبختانه خنده ی ملت را نفهمیدیم،
انقد بد بود که من اگه الان بنویسم همیاری میاد حذف میکنه..
من نمیفهمم چه بلایی سر تئاتر میاد..!!خدا به خیر کنه..
منظورشونو از طراحی صحنه هم نفهمیدم..همچنین موسیقی..همینطور نور..
!
farzam gh این را خواند
hanieh kh این را دوست دارد
به هر حال هر نمایشى تعدادى موافق داره و تعدادى مخالف،مهم اینه که دلایل شون قانع کننده باشه.به نظر من این نمایش کار خوبى بود اما اشکالاتى هم داشت.مثلا به نظر من بازى آقاى دادگر در اپیزود دوم کلیشه اى و متوسط بود،ایشون این نقش رو بیشتر به سمت تیپ هدایت کرده بود تا شخصیت و به نظرم دم دستى ترین شکل این کاراکتر رو انتخاب کرده و به عمق نزدیکش نکرده بود که البته قبول دارم که در بعضى مواقع این نوع ایفاى نقش به مذاق مخاطب غیر حرفه اى بیشتر خوش مى آد.در اپیزود دوم نازنین فراهانى به شخصیت نزدیکتر است،اما به لحاظ قصه شاید اپیزود دوم چهارچوب کامل ترى نسبت به باقى اپیزود ها دارد،اما به لحاظ اجرا وریتم و باورپذیرى نظر من با شما کاملا متفاوته،اپیزود اول به دلایلى که ذکر شد از جمله باورپذیرى در این نمایش عالى و بى نقصه که البته تا حدود زیادى این رو از بازی هاى فوق العاده روان بازیگرانش داره. عجیب نیست که نظر شما با بسیارى از تماشاگران این نمایش متفاوته ولى وارونه دیدن نقاط ضعف و قوت این کار دیگه کمى عجیبه،به هر حال ما قرار نیست راجع به نمایش این گروه همدیگه رو به چیزى متهم کنیم ولى بد هم نیست کمى دقیق تر به کارها نگاه کنیم.در ضمن من با کامنتى که شما چندى پیش درباره نمایش دل سگ گذاشته بودید هم مخالف بودم اما چون بحث فنى نبود پاسخى نداشتم ،چون فکر مى کنم زیاد کار کردن یعقوبى و یا این که چه بلایى به سر تاتر داره مى آد اول به خود اهالى تاتر ربط داره و دایه مهربان تر از مادر شدن چندان براى ما که از دور نظاره گریم کار درستى نیست.
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
جناب مرادی عزیز..من در ردیف اول روی زمین بودم و نزدیک به صحنه ولی نصف حرفای خانم صمدی رو نفهمیدم..و خب شاید من مخاطب حرفه ای نبودم که احساس کردم بیان ایشون ضعیفه..یا اکت عصبانیت جناب محمدی که نشسته بودند و ناخن میجویدند و نگاه خود را میگرداندند اصلا کلیشه ای و تکراری نبود.
در مورد داستان قسمت اول ..واقعا کنش دراماتیک از این هم میتواند بدتر یاشد؟
لپ تاپ باز میشود ..خیانت زن توسط مرد دیده میشود..
زن ابراز پشیمانی ... دیدن ادامه ›› میکند..
بعد زن در مورد سوگل ایرانی مرد را سوال پیچ میکند..
مرد تکذیب میکند..
و سرانجام دیالوگ نهایی .. سوگل ایرانی همون نازیه...!!
اما راجع به دل سگ و آقای یعقوبی.
بنده نمیدونم شما از کجا تشخیص دادید که من از دور دارم نظر میدم و با یه سری از مشکلات دست و پنجه نرم نکردم..؟؟
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
جناب کی نژاد
دادن فحش بد نیست اما ظرف کار هم مهمه..اینکه چه اندازه در اون قالب میگنجه..و البته این الفاظ باید در راستای انتقال برن جلو نه خندوندن مخاطب و پر کردن وقت نمایش.
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آنقدر حرکات و اطوار های بازیگران خوب و زیبا بود که انگار به واقع مشغول تماشای دنیای آنها بودی و گویی که این نوع رفتار در آنها نهادینه شده..
زنده باد..بسیار زیبا
یعنی کس دیگه ای نیست غیر آقای یعقوبی تئاتر کار کنه..؟؟؟شش ماه یا شایدم بیشتر روی صحنه ی سالن های خوب به طور مداوم...؟؟؟آخه این چه وضعیه؟؟
manimoon، هادی همایون، سپهر امیدوار، farivar farzam، سارا صاد، بهرنگ و فربد این را خواندند
حسام مقدم این را دوست دارد
نفس این مساله که ایرادی نداره جناب خاکی عزیز. تا روزی که ایشون چیزی برای عرضه به مخاطب دارند و مخاطب هم از کار ایشون استقبال می کنه حق بلا تردید ایشون هست که اجرا داشته باشند. حالا به شخصه انتقاداتی به خود نمایش هیولا خوانی و خشکسالی و دروغ دارم اما اصالت حق ایشون برای اجرا رو زیر سوال نمی برم. محمد یعقوبی به هر حال یه کارگردان و نویسنده ی صاحب سبک و روش و منش خاص هست که ممکنه مورد پسند ما باشه یا نباشه اما بی شک مخاطبان خودش رو داره.
۰۷ تیر ۱۳۹۳
بله آقای نصیری! من خودم تئاترهایی که اصلا دوست نداشتم رو هم "دیدم" زدم چون به هر حال زحمتی که برای تئاتر کشیده میشه قابل "دوست نداشتن" نیست! البته فقط برای یک تئاتر قضیه فرق میکرد! (که البته در صفحه خودش به قدر کافی بحث شد!)

ممنون آقای قدس :) با همون 71.2% کاملا موافقم ;)
۰۸ تیر ۱۳۹۳
آقای قدس عزیز اساسا فکر می کنم این حساب و کتاب ها در هنر خیلی به کار نمیاد. به هر حال اگه تمام دنیا جمع بشن و از کاری که من دوستش ندارم تعریف کنند اون کار برام قابل قبول نخواهد بود. به این هم اهمیتی نمیدم که سه نفر کار رو دوست داشتند یا سیصد و سه نفر! فقط به لحاظ اقتصاد تئاتر عرض می کنم: به قول سیاوش حیدری این زوج یعقوبی - قدس تا روزی که مخاطب بلیت کارشون رو می خره در بازار تئاتر این کشور حضور خواهند داشت و حق حضور هم دارند. قضاوت در مورد سطح هنری کارشون هم مساله ای است که اگه از صد منتقد حرفه ای هنری در این مورد نظر خواهی بشه صد جواب و صد نمره ی مختلف دریافت خواهید کرد. طبعا حرف هیچ کدام هم سند محسوب نمیشه. فقط یک چیز باقی خواهد ماند آن هم یک قضاوت جمعی و یک تصویر تاریخی است که برای هر کس به نوعی ثبت خواهد شد. برای ده نمکی یک جور و برای حمید سمندریان هم طوری دیگر. آینده در مورد محمد یعقوبی و تاثیرش بر تئاتر کشور قضاوت خواهد کرد. علی الحساب علی رغم این که سبک کار ایشون رو چندان دوست ندارم اما براشون آرزوی موفقیت می کنم.
۰۸ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بسیار عالی بود..
زنده باد بر آقای دادگر و گروهش ..
عمار عاشوری این را خواند
sanaz najafi، رسا دانیالی، سپهر امیدوار، شکوه حدادی و شب شب این را دوست دارند
سپاسگزاریم
۱۴ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با توجه به تعاریفی که شنیده بودم امروز با نگرش مثبتی به دیدنش رفتم..
ولی همه جوره نا امیدم کرد..
به جز چند آنِ خوب دیگر هیچ نداشت..
در حد اجرای پایان ترم یک کلاس بازیگری بود...
و طنزاش خیلی خام و بچه گانه بود و ارتباطی با کار نداشت..
و چقدر بد مد شده این تقدیم کردن های بی مورد ..
باز اگه اون شخص معروف تو سالن باشه یه چیزی..
بعدم این سیگار کشیدن آخرش خیلی رو مخ بود..!!! که چی..؟؟؟
niloofar.Lotus، manimoon و رومینا خلج هدایتی این را خواندند
منصور نصیری این را دوست دارد
اون سیگار کشیدن آخرش به نظرم یه جورایی مث این فیلم سینماییها که بعد تموم شدن و نشون دادن تیتراژ یه صحنه هایی از ادامه کار شخصیت های داستان نشون میده یه همچین چیزی اومد که به نظرم خیلی جالب بود
۰۵ خرداد ۱۳۹۳
ممنونم آقای خاکی عزیز... سلامت باشید...
سپاس از مهرتون...
۰۵ خرداد ۱۳۹۳
بسیار سپاسگزارم خانم جمالی...
به به، عجب صحنه‌ای رو یادآور شدید. صحنه‌ی دیگری هم به یادم آمد، ویرانی کاراکتر آلفرد ایل؛ مربوط به نمایش ملاقات بانوی سالخورده به کارگردانی استاد سمندریان...

به هر صورت ممنونم از انرژی خوبتون...

چشم انتظارتون هستیم...
۰۵ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زنده باد..بسیار خوب بود..
محمد شجاعی، Marillion، niloofar.Lotus، جعفر ملکی و Azargoshasb این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا بد بود..
متن فاجعه بود...
واقعا؟ حالا چرا با این شدت؟ چه قدر عقیده ها متفاوته. من خیلی دوست داشتم کار رو کاش بیشتر توضیح می دادید.
۳۰ فروردین ۱۳۹۳
سلام آقای خاکی شما و خانم میراخوری یکم دارید در مورد نمایش خرمگس بی انصافی می کنید... ای کاش یکبار دیگه این نمایش رو با دقت می دیدید.
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
آخه قریب به 50 دقیفه شوخیهای لاله زاری میکرد..همین یه دلیل کافیه برای بد بودن نمایش..
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش را در شب اول اجرای آن دیدم..
من را به تئاتر ایران امیدوار کرد..
نمیدونم چرا ولی تبلیغات بسیار کمه.حتما توصیه میکنم ببیند.
درود بر استاد حسینی مهر و تک تک بازیگران.
manimoon، بهرنگ و شادی بهرامی این را خواندند
علی اژدری، وحید عمرانی و رضا قاسم پور این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چیزی جز تلف کردن وقت نبود...بازی آقای آئیش و آقاخانی،موسیقی و طراحی صحنه خوب بودند..
نقش نا به جای پسر سقراط.
رقص های بی هدف..
دیالوگ های حشو..
عدم شخصیت پردازی...
طنز نا به جا...
و کلا نمایش حوصله سر بری بود...که اگه تو تالار وحدت با اون امکانات اجرا نمیشد در حد افتضاح بود..
دوست عزیز به هیچ عنوان با نظر شما موافق نیستم.
۰۴ دی ۱۳۹۲
آقای خاکی عزیز، شاید خودِ من هم خیلی موافق این ترکیب کردن زمان های مختلف نبودم، یا آرزو میکردم که طنز کار کمتر و درصد فلسفه ی تفکرآمیز کار بیشتر بود. اما من، همین سقراط رو پسیندیدم و برایم دلنشین بود و هست!
و احترام زیادی هم برای آقای نعیمی قائلم که تونسته از پس ساخت کاری به این عظمت بربیاد! چون دوستانِ من، خیلی از شما تجربه ای در ساخت تئاتر ندارید و به طبع اون، بعضی از سختی های اون رو نچشیدین!
همه میتونین حدس بزنین که ساخت و اجرای کاری که بیش از 20 نفر، فقط بازیگر داره، چه کار سختیه! ولی چند نفرتون تجربه ی همچین کاری رو ... دیدن ادامه ›› داشتین؟!!!
من، سال پیش قرار بود یه کار دانشجویی ساده رو اجرا کنم که 15 تا بازیگر داشت! اون هم در 3 اپیزود جداگانه! بنابراین تمریناتم همه 4،5 نفره بود اما باز هم پدرم در اومد! نهایتا هم از پسش برنیومدم و انصراف دادم و کار رو منحل کردم! تازه، بازیگرای من همه دانشجو بودن و درگیری های زیادی نداشتن!!
حالا شما فکر کنین نعیمی چطور این همه آدم رو دور هم جمع کرده و به این مرحله رسونده؟! این آدمهای گرفتاری که یه نفرشون (یعنی استاد ایوب آقاخانی) این مدت جلوی چشم من بود و میدیدم که چقدر سرش شلوغه!!
پس همین افکار هم باعث میشه که احترام من به شخصه، نسبت به نمایش سقراط و جناب حمیدرضا نعیمی و همینطور دیگر عوامل کار، صد چندان بشه! درود! :)
۰۷ دی ۱۳۹۲
ممنون از نظراتتون خانم نیلوفر..
۰۷ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید