در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فرخ | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:02:54
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فرخ (shafiey)
درباره نمایش فردا i
دست مریزاد به هنرمندهای پرتلاش این تئاتر.
اگه نگم فوق‌العاده بود باید بگم که عالی بود.
هم نمایشنامه و هم اجرا میتونه ساعت‌ها ذهنتونو درگیر خودش بکنه. فرصت کوتاهی پیش رو هست برای دیدنش. از دست ندین.
فوق العاده بود
یکی از بهترین پیشنهادهای تیوال
۲۵ مرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرخ (shafiey)
درباره نمایش اتاق ورونیکا i
بی اغراق زیباترین تئاتری بود که امسال دیدم. رضا ثروتی بینظیره. ثروت بزرگی برای تئاتر ایرانه. کارهاش همیشه متفاوت و درعین حال حرفه ای و دلنشینه.
در اجراهای قبلی اتاق ورونیکا توسط گروه‌های دیگه، نقدی خونده بودم که روایت این داستان را کلان تر میدید و تعمیم میداد به یک روایت اجتماعی که ورونیکا میتونه نماد مردمی باشه که با دل ساده و بی‌پیرایه‌شون دل می‌بندند و حاصل این دل بستن یا خیر و نیکی ساده ای را پیش گرفتن، چه می‌شود و چه‌ها که نمیشود......
این نقد مزبور، در پرده، نقبی زده بود به داستان مردم ایران و بیم و امیدهایی که داشتند و دل‌هایی که بستند و چه و چه ... اون روز وقتی به دیدن نمایش رفتم این نقد در ذهنم تداعی شد ولی با دیدن نمایش،‌ حس و حال همچین نقدی را احساس نکردم.
اما اینبار در وجود ورونیکا (با بازی زیبای خانم ستاره پسیانی) خودم و یا شاید پدرها و مادرهامونو دیدم و درد غریب اما قریبی کنج دلم نشست. بازی بی همتای خانم بهناز جعفری به زیبایی تمام پرده از این راز برداشت که حتا بازیگران طرف مقابل هم درگیرند و در گیرودار ملغمه ای که برپا بشه کسی در امان نیست. گیرم که ورونیکاها بسیار آسیب ببینند و حتا حذف بشن ولی دنیای زمین مقابل هم از وحشت و اضطراب مصون نیست. سکه دو رو داره. چه بسا که این نابسامانی ها منجر به تغییرات بنیادی بشه. گوشه‌ ای از این تحولات غیرقابل انکار، بزرگ شدن مولود این ملغمه است که کم کم زیاده خواهی هاش گریبان خالقان خودش رو میگیره. البته که بلوغ این تحولات نیازمند زمانه و البته ... دیدن ادامه ›› بازی درست.
آخر کلام به رضا ثروتی همیشه عزیز:‌ برای این تئاتر نوشتی که تجربه‌ای شبیه خرد شدن استخوان بدون حق ناله و اعتراض را سپری کردی؛ تجربة گرانسنگ و ارزشمندی بود و بی نهایت به یاد موندنی. دست مریزاد و دمت گرم. خدا ثروت وجودت را از تئاتر ایران نگیره که منتظر معجزات دیگرت هستیم.
یادداشت رضا ثروتی کارگردان اتاق ورونیکا:
در این اجرا برای خودم چالشی را در نظر گرفتم که بر خلاف کارهای گذشته‌ام، رویکرد طراحانه و فرم گرایانه ام را در کارگردانی؛ به نفع انتقال قصه ای واقع گرایانه نمایش و هدایت بازی های باز کنار بگذارم، چالشی با متنی پیچیده؛ به نام اتاق ورونیکا که آنچنان مهندسی شده است که اجازه نمی دهد در پیچش های روایی اش،؛ نفس بکشی! نمایشنامه ای که مجال نمی دهد به مانند تجربه های پیشینم در مواجهه با متون نمایشی مثلِ "مکبث و ویتسک و فهرست" به عنوان دراماتورژ و نویسنده و کارگردان به ساختار درامش؛ چنگ اندازی کنم. تجربه ای شبیه به خرد شدن استخوان است در حالیکه حق ناله و اعتراض نداری؛ تجربه ای از جنسی دیگر که می بایست انجامش می دادم.
فرخ این را پاسخ داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرخ (shafiey)
درباره نمایش بهمن i
دست مریزاد. گفتگو از زخمی که تازه نیست ولی اونقدر دردناک هست که نمیشه ندیدش گرفت. تئاترمون نفس میکشه حتا با زخمهای بازش. تلنگری بود به من تماشاگر که ببینم و بازبفهمم که چه مرارتی پشت این صحنه ها است و شحنه های باصطلاح فرهنگی پشت میزها چه میکنند. انگار که خواب نویسنده را تعبیر میکنند که دور صحنه ی اجرا و پیش روی تماشاگر دیوار میکشند و من تماشاگر نشستم و فقط نظاره میکنم. فقط نظاره میکنم و فقط نظاره میکنم.
بازهم دست مریزاد به گروه که این نمایش هیچ کم نداشت.
پی نوشت: به قول معروفیکه زیاد شنیدیم "تماشاگر فهیم سرمایه ی تئاتر ماست" و اضافه میکنم که تماشاگر نه چندان فهیم و الکی سرخوش آفت تئاتر ماست مخصوصا وقتی که از دردهای تئاتر روی صحنه گفتگوهاست و در این اثنا خنده های الکی خوشانه ی معدودی فضای کوچک سالن را تسخیر میکنه !!! و بدتر اینکه این معدودان پس پشت سرت لمیده باشند.
شیرین عالمی و فرخ این را پاسخ داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر "دوست نداشتم" خورده !!!
اصلا عجیب نیست. این نمایش نه دکور داره، نه گریم، نه بازی، نه موسیقی، نه روایت درست، نه میزانسن مناسب و نه هیچ چیز دیگه تو آخرش بخوای بلند شی و بخاطرش دست بزنی.

من روز تولد همسرم اونو بدیدن این نمایش بردم و واقعا این کار کل روزمونو خراب کرد...
۲۵ آبان ۱۳۹۴
این نمایش با توجه به متنش هم دکور داره هم گریم.هم بازی های خوب درش وجود داره و هم موسیقی درست.شکل روایتش هم کاملا به جاست.من آخرِ کار با اشتیاق و ذوق بلند شدم و حتی بیشتر از لحظه ای که تماشاگران به دست زدنشون خانمه دادن،برای گروه دست زدم.جزو بهترین نمایش هاییه که دیدم.هفته ی آینده هم قصد دارم برای بار سوم به دیدنش برم.چون روزمو میسازه.
۲۵ آبان ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان
لطفا راهنمایی کنین اگر یه تئاتر اولی با خودم بخوام بیارم براش مقبول میفته یا نه.
اگر برای یه تئاتر اولی خوب و مناسبه، خودم که جنایات و مکافات رو خوندم، براش قبل نمایش تعریف کنم یا نه.
دمتون گرم رفقا
احسان گورابی، سپیده و فرخ این را پاسخ داده‌اند
سلام فرخ بله بنطر من میتونه جالب باشه برا کسی که اولین باره که میره تاتر. بهتره که داستان رو تا حدودی براشون تعربف کنید.انشالله که لذت میبرید
۰۳ آبان ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
صحبت از یه زخم قدیمی و یه درد قدیمی که هنوز که هنوزه تازه است...
آنکه بر در میکوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد...
بازیگری عالی؛ نمایش عالی و نمایشنامه خوب
دم همشون گرم و جای علیرضاهامون خالی اگرچه امروز در بلندنظری های آزادمنشانه که از هرشکل خشونتی بری شده زن و مرد کنار هم اند و برای ایران مادر آرزوهای بزرگ و روشن دارن و دلاورانه و بزرگ منشانه ایستادند. دم همشون گرم و راهشون هموار....
پگاه مشتاقی، محمد عمروابادی و فرخ این را پاسخ داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرخ (shafiey)
درباره نمایش هزار شلاق i
از فراموشی هامون میگه؛ با استعاره‌های این تئاتر ساعت‌ها فکرتون مشغوله....
خب. باید ببینین. یک نمایش دیدنی. با نگاه ویژه به تاریخ نسبتا معاصر ایران. با حرفهای گفتنی و نگفتنی ای که هرکدوم با قلق خاص خودش گفته شدند. با اشک و لبخند . حتا چاشنی طنزش هم بموقع، مناسب و البته خوش حرف بود. بازی بازیگران پرجذبه و گرم؛ اونقدر گرم و گیرا که فارغ از حال و هوای داغ این روزها ازش نمی‌گذرین. مخصوصا که مدام چهره عوض می‌کنن و نقش جدیدی به خودشون می‌گیرن و جالب‌تر این‌که این تغییر چهره خیلی کم ولی تغییر نقش خیلی زیاد و البته گیراست. دم همشون گرم تا واسه تئاتر مون همینطور پرانرژی و باانگیزه باقی بمونن.
صفای قلم و قدمتون!
۰۴ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرخ (shafiey)
درباره نمایش فهرست i
یک نمایش عالی و فوق العاده. سه ساعت که سهله اگه سه ساعت دیگه هم بود می‌نشستم. رضا ثروتی، ثروت تئاتر ماست. کارهاش جادو نیست معجزه است. برای جزء به جزء لحظه ها و صحنه ها فکر می‌کنه و بهترین آرایش ممکن را به تصویر میکشه زنده و پویا. بهترین ممکن یعنی از این بهتر نمیشه. هیچکدوم از نمایش هاش شبیه هیچکدوم دیگه نیست. همیشه خالقه و برای خلقتش از هیچی کم نمیذاره. تمام عناصر در حرکتند و حتا یک عنصر ساده هم از چشمش نمیفته و البته و مهمتر از همه اینکه تمام عناصر تئاتر ثروتی با هم همنوا و همسازند مخصوصا در تئاتر فهرست که درونمایه‌اش موسیقی بود و این همنوایی بیشتر، بهتر و زبده‌تر خودش را نمایش می‌داد. هیچ محدودیتی نمیتونه رضا ثروتی را محدود کنه. اینقدر بزرگه که هر محدودیتی به هر شکلی براش کوچیکه و ازش عبور میکنه با فن و هنری که خاص خودشه.
بازیگران فهرست از جون و دل مایه گذاشته بودند و تمام توانشون در خدمت اجرایی فوق العاده بود هربار انگار که این نمایش آخرین باره که اجرا میشه و البت که باز اجرا میشه. با موسیقی کوک بودند و تمام حرکاتشون متصل به نت ها بود که نشون از تمرین زیاد و مطمئنا دلبستگی فوق العاده‌شون به صحنه و تئاتر داره. دم همشون گرم بالاخص اون شاهپسر نازنین، بازیگر خردسالی که همه را شگفت زده کرد با بازی گرم و شیرینش.
و کلام آخر با آقا رضای ثروتی عزیز، ازت ممنونم واقعا ازت ممنونم و اونقدر خودخواهم که آرزو می‌کنم که هیچوقت این آب و خاک عزیز را ترک نکنی که ما همیشه تشنة اجراهای به یاد موندنی‌ت هستیم. نوشتی "...مردگان با من از تاریکخانه بیرون نمی‌آیند..." بمون و بدون که اینجا یک روز خوب میاد، یک روزی که از تاریکخانه بیرون میایم و عکس‌هایی پر از زندگی می‌بینیم. دوستت داریم و ازت ممنویم.
بابک متین و مجتبی مهدی زاده این را پاسخ داده‌اند
خریدار
بیتا نجاتی (tina2677)
فرخ عزیز
سپاس از یادداشت پرمهر جنابعالی
۲۹ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرخ (shafiey)
درباره نمایش روز ولنتاین i
بازی زیبای خانم سلطانی و آقای محرابی بقدری پرقدرت و جذاب بود که فراتر از متن می‌رفت. لذتبخش و فریبا بود. دمشون گرم و همت‌شون بلند و راه‌شون هموار. همچنین ممنون از خانم محامدی کارگردان گرامی.
گاهی آدم‌ها ناگهانی، اتفاقی یا حتا پیش‌بینی نشده اما خیلی ساده میفهمن که چقدر به هم محتاجند.
به قول بیگل "زندگی سخت ساده ست و پیچیده نیز هم..."
کیمیا این را پاسخ داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی های خوب و در مواردی خیلی خوب با نمایشنامه ای خیلی ضعیف و کارگردانی ای بمراتب ضعیف تر.
کارگردانی!بازی بازیگرارو نجات داده بود
و اینو نشون داد که:بازی بازیگران خوب است!
کارگردان و هوشش باید نشون بده که چکار کنه تا از بازیگرش بازی بگیره!
۱۸ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرخ (shafiey)
درباره نمایش هوموریباس i
البته که برای کسانی که واسه هنر همت دارند باید ارزش ویژه قائل بود و شکی نیست و خسته نباشید.
ولی باید بگم نسبت به کارای قبلیشون پسرفت به وضوح دیده میشه. سطحی شدن محتوا و توجه نمایشی به حرکت. نمایشی که دیشب دیدم بیشتر شبیه کارای سیرک آفتاب بود تا یک تئاتر هنری حرفه ای.
تئاتر دل سگ، مجلس ضربت زنی، هیولاخوانی همه شون یکی از یکی دیگه حرفه ای تر و پرمحتواتر، سرشار از قدرت هنر تئاتر ولی نمایش دیشب (هوموریباس) واقعا ضعیف.
جناب فرخ محلس ضربت زنی نمایش نامه خوانی بوده نه تآتر
۰۱ مرداد ۱۳۹۳
ممنون از تذکرتون خانم غیاثیان. اقلش اینکه کارگردان نمایش خوانی با انتخاب متن درست، برای شعور محاطب ارزش ویژه و خیلی ویژه ای قائل بوده.
۰۲ مرداد ۱۳۹۳
والا من خودم دوست داشتم هومو رو شاید به خاطر اینکه اولین بار در تاریخ اجرای کشور و جدید بود برای من به خاطر همین نمیتونم بگم ضعیف بود یا نه چون تا حالا نمونه ای ازش ندیدم حتی همون سیرک آفتاب هم تا حالا براش وقت نذاشتم که ببینم و هم چنین کار قبلی خاسب روهم ندیدم
ولی همین که داره تلاش میکنه این نوع کار وارد کنه در زمانی که همه به دنبال گیشه هستن و هیچ بودجه ای بهشون داده نمیشه که پیشرفت کنن به نظرم جای تقدیر داره
دیگه هر کسی در کارنامه اش بالا پایین وجود داره دیگه
۰۲ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روزبه (shafiey)
درباره نمایش آنـدورا i
یک نمایش خوب و جذاب؛ سرشار از تأمل؛ با بازیگری روان و شیرین و دلنشین؛
حرفی نیست برای متنی که منتخب استاد فقید تئاتر ایران برای ترجمه باشه.
حتما باید از بازی جذاب آقای سهیل ساعی به طور اخص یاد کنم؛
در نهایت اینکه یک تئاتر محبوب اما مهجور (شاید بخاطر محل اجرا / اگرچه سالن و محیط خوب اند اما موقعیت شهری سالن شاید باعث مهجور بودن نمایش باشه)
مرسی واسه این اجرا
کیانا اعتمادی این را خواند
Fahimeh Moussavi، سید ضیا الدین صفویان و آرش عزیزی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید