اثر کریمپ در کلیت خود استعارهایست از گفتمان قدرت و خشونت در روابط انسانی، که در این متن در رابطهی یک زن و مرد نمود یافته است. چیزی که در طول نمایش تکرار میشود چرخههایی از انواع خشونت، بهخصوص شکنجه و آزار ذهنی، و جابهجایی روابط سادومازوخیستی بین دو سوی رابطهست.
از لحاظ سبک اجرایی، کارگردان تلاش کرده با طراحی میزانسن و به کارگیری اسباب صحنهای (آکسسوار، نور و دوربین)، روایت چندسویهای از این رابطهی خشن ارائه دهد؛ و این در حالیست که خود کارگردان نیز حضور مشخصی روی صحنه دارد.
کارگردان اثر تلاش خوبی برای نشان دادن استعارههای نمایشنامهی کریمپ در اجرا داشته؛ که البته گاهی (بیشتر به دلیل شرایط و ابعاد سالن و محدودیتهای امکانات صحنهایِ در دست کارگردان) صحنه دچار اغتشاش میزانسن و همچنین سردرگمی مخاطب میشود.