درباره نمایش شکستن امواج / مجتبی جدی
منتشر در روزنامه سازندگی پنجشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴
«شکستن مرزها و آشوبها»
«قبیله ها» از نمایشنامه های نینا رین، درام نویس بریتانیایی ست که توانسته در محافل ادبی و نمایشی مورد توجه زیادی قرار بگیرد. این نمایشنامه با وفاداری به متن چندی پیش توسط محمد عباداللهی بروی صحنه عمارت نوفل لوشاتو آمد که نگارنده مطلبی مشروح درباره آن نگاشت و به جزئیاتی از اثر و نینا رین اشاره شد. اکنون نیز نمایشی با نام «شکستن امواج» بازخوانی همین نمایشنامه و با اقتباسی متفاوت بروی صحنه مجموعه لبخند آمده است.
در نمایش «شکستن امواج» به کارگردانی مجتبی جدی با بازنویسی ارژنگ طالبی نژاد تلاش شده است ضمن حفظ خط اصلی روایت، هویت مستقلی داشته و از زاویه بومی تری به
... دیدن ادامه ››
اثر نگاه شود.
ماجرا در خانوادهای ایرانی اتفاق می افتد که از پدر و مادر و سه فرزند تشکیل شده اند. فرزند کوچکتر «نیلی» کم شنوایی عمیق دارد، بطوری که از سمعک نیز نمی تواند بصورت بهینه استفاده نماید و متکی به لبخوانی ست. سایر افراد خانواده که همگی تحصیلات عالیه و دکترا در ادبیات و زبانشناسی دارند تلاش می کنند با نیلی با روش و بر حسب نیاز خود ارتباط برقرار کنند چرا از نظر آنها به خصوص پدر خانواده، نیلی می تواند مانند افراد عادی و شنوا، در خانواده و جامعه ارتباط بگیرد و زندگی کند.
نیلی در دانشگاه با دوستی آشنا می شود از خانواده ای کم شنوا که او نیز به مرور زمان در حال از دست دادن شنوایی خود است؛ روش ارتباط او اما "زبان اشاره" است. و نیلی متوجه میشود که میتواند با زبان اشاره با افرادی با معلولیت خود ارتباط برقرار کند در حالیکه خانواده اش تا کنون چنین راه ارتباطی را برای او حذف کرده بودند. این مسیر چالشی برای نیلی باعث میشود نوعی بیگانگی و جداافتادگی را تجربه و احساس کند که تصمیم بگیرد از خانواده جدا شده و با دوست خود مستقل زندگی کند. در ادامه او حتی تصمیم میگیرد تا زمانی که خانواده اش زبان اشاره را نیاموخته و با او از این طریق ارتباط برقرار نکنند، دیگر صحبت نکند. اما پیچیدگی این تصمیم زمانی بیشتر میشود که دوست کم شنوای او نیز ترجیح می دهد با افراد شنوا در ارتباط باشد و تاجای ممکن از لبخوانی و صدا برای معاشرت بهره ببرد. «نیلی» حتی در جامعه کم شنوایانی چون خود نیز، احساس بیگانگی می کند.
نمایشنامه نینا رین، لایه های متعددی را در نظر دارد به ویژه بخش زیادی از محتوای متن بر زبانشناسی و تاکید آن بر ویژگیهای زبانی متمرکز است اما در نمایشنامه «شکستن امواج» دغدغه های بروزتر و مناسبات امروزیتری محور قرار گرفته و به آن پرداخته میشود. از جمله نوع و شکل ارتباط دو نسل که به نظر میرسد با تفاوت دید و نگاه باز هم محصول یک دوره زمانی و تاریخی هستند. کلام تند و ادبیات عریان و طغیانگرانه در هر دو نسل والدین و فرزندان دیده میشود. تجسم عینی از ساختار خانواده ای که سعی کرده است آنقدر امروزی باشد که استقلال و جدا شدن فرزندان را از خانواده همراه با پارتنرهایشان به رسمیت بشناسد اما آنقدر هم سنتی ست که تسلط و سلطه والدگری را همچنان اعمال میکند.
این ساختار خانوادگی بطور روشنی در حال حاضر نیز در بسیاری از خانواده های ایرانی قابل مشاهده است. پدر تلاش میکند قلمروی خود را مرزگذاری کرده و اجازه تخطی ها را از آن ندهد. فرزندان در مقابل، اگرچه پنهان و آشکار مرزها را شکسته و شیوه های رفتاری خود را دارند اما در نهایت مطیع قدرت هستند. در این میان جسارت، سرکشی و آگاهی، نقطه مقابل تمام آشوبها، از کسی سر میزند که تا آنروز کاملا در چهارچوبها رفتار کرده و حتی محبوبترین فرد خانواده است. او به شکل دیگری خطوط قرمز را رد میکند و مستقل شدن و رهایی از آن ساختار و قلمرو را با نوعی اعتراض، معنا میبخشد.
«نیلی» در نمایشنامه ارژنگ طالبی نژاد، نمونه ی عنصری رهایی بخش است. او میداند نقص و یا ناشنوایی او نوعی اختلال در مسیر ارتباطی او ایجاد کرده اما نادیده گرفتن آن توسط نهاد قدرت در خانواده، او را به سمت تاکید بیشتر بر این نقص کشانده و حتی به آن، اهمیت و بهای بیشتری داده است. چنانکه تلاش میکند هویت خود را در ناشنوایی بازیابی کند و حتی از لبخوانی و ارتباط با افراد شنوا، به سمت کاربرد زبان ویژه ناشنوایان یعنی زبان اشاره برود. این تاکید و اعلام نیلی که باید از آن پس خانواده با او با زبان اشاره صحبت کنند و در نتیجه باید آن را بیاموزند، اعتراض و طغیانی علیه سیستم قدرتمدار و نوعی سازوکار فاشیستی ست که افراد دارای نقصی جسمی و یا معلولیت را حذف میکند. یکدست سازی و پاکسازی جمعیت انسانی از ژنهای معیوب همان روش نظامهای نژادپرست و سلطه گری بوده که در نازیسم و یهودستیزی جنگ جهانی دوم به عینیت اعمال میشد.
نمایش در زیرلایه های خود به بحثهای سیاسی و اجتماعی و حق زندگی برای هر فرد جامعه نیز میپردازد و نگاهی نقدانه به عملکرد بسیاری از خانواده ها و یا دیگر افراد جامعه با قشر دارای نقص شنوایی، بینایی یا جسمی دارد.
«نیلی» سمبلی از عصیان علیه چند سیستم بطور همزمان است. علیه ساختارهای روشنفکری تو خالی که در باطن عقب مانده و قدرتطلب است و ژستها و اداهایی که در پشت نقاب خود الفاظ و رفتارهای سخیف و نازل حمل میکند.
علیه "زبان" گفتاری که قرارداد برساخته ایست که تنها راه ارتباطی را با دیگران ممکن ساخته و بجز آن افراد در نوع ارتباط، فلج و عقیم هستند. علیه نوع برخوردهای تبعیضگرانه که همراه با انکار و رد انسانهای دارای نقص جسمی آنان را به حاشیه رانده و یا در الگوهای ثابت مشابه سازی میکنند.
«شکستن امواج» به کارگردانی مجتبی جدی با نام جذاب و مطابق مفاهیم مورد طرح خود به دو مقوله مهم شکستن و عبور کردن مرزها و قراردادها و البته موج صدا و کلمه «امواج» یعنی آنچه بعنوان آشوبها در اطراف کاراکتر اصلی وجود دارد اشاره میکند، توانسته به شکلی مستقل هویت مفهومی و اجرایی خود را از متن اصلی حفظ کند و به بیان دغدغه و خوانش خود با مناسبات جامعه امروز بپردازد.
"جدی" در اجرای فرمال نمایش خود تلاش کرده هرچه بیشتر رئالی را بازنمایی کند که در جامعه ایرانی قابل رویت است و اکثر مخاطبان بتوانند با بخشی و یا اغلب رفتارها و رویداها ارتباط برقرار کرده و پیوندها را پیدا کنند.
از سوی دیگر اجرا با تغییر جنسیت کاراکتر اصلی از پسر به دختری جوان ، موضع خود را نیز در برابر آنچه در ادامه به آن میپردازد نیز روشن میکند. موضعی که از مناسبات اجتماعی منشاء گرفته و بی تاثیر بر شرایط زیستی افراد جامعه نیست. طراحی صحنه و بازی بازیگران قابل قبول است هر چند نقش نیلی برای «شیدا خلیق» چندان منطبق با واقعیتهای فردی با معلولیت ناشنوایی نیست. و نیاز به دقت بیشتری در این مورد وجود دارد، هر چند میتوان تمام آنچه بروی صحنه رخ میدهد را قراردادی دانست اما در جهت تکمیل مفاهیمی که اجرا بطور جد به آنها میپردازد، ارتباط هر چه بیشتر مخاطب با کاراکترها و فضاسازی کلیت اجرا، ضرورت دارد.
در نهایت آنچه «شکستن امواج» مجتبی جدی ساخته و پرداخته میکند قابل احترام و اهمیت است. و نیازمند واکاوی و دقت به تمام المانها و لایه های مورد طرح دارد. اگرچه باید چه در پوسترو بروشور و چه اطلاع رسانیهای مجازی خاطر نشان کرد که این نمایش تنها خوانش و اقتباسی از نمایشنامه «قبیله ها» از نینا رین است و هویتی کاملا مستقل دارد.
در این نمایش «نگین تهمتن، عباس جمالی، نازنین حشمدار، شیدا خلیق، دنیز دانش صمدی و باسط رضایی» به ایفای نقش می پردازند.
نیلوفرثانی