«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
سلام و این که چرا؟ چرا دارید اینگونه کوته بینانه به نمایش نگاه می کنید به نظر من اتفاقا خانم کردا بازی بسیار خوب و کا شده ای داشتنده و دلیل این که صدای ارومی داشتند این بود که باید خودشان را بی دفاع و مظلوم و ترسیده نشان می دادن تلفیق و یاد اوری هایی که این نمایش از قسمت قبل داشت عالی بود به همین دلیل بهتون پیشنهاد نمی کنم که اگه قسمت قبل رو ندیده اید به دیدن این قسمت بیاید (حتی اگه کتاب نازنین رو از برین)
بعد از دیدن سکانس اخر حداقل برای دو ساعت به فکر فرو رفتم که چرا یه انسان باید انقدر پست فطرت باشه و انقدر طرز فکر عقب مونده ای داشته باشه قسمت جالب نمایش این بود که همه چیز در صحنه مهم بود حتی چیزی که فکر می کنید دکوری بیش نیست ، چخوف میگه هیچ چیز در صحنه بلا استفاده نیست حتی اگه یه هسته ی البالو باشه و راستی این نمایش باعث شد که بفهمم که شرافت هیچ گاه ابدی نیست و اگر تکه ای فقط تکه ای تنفر در بازی بیاد، شرافت حتی اگه در بالا ترین حد خودش هم باشه، خیلی زود از بین می ره... در کل این که اقای صابر ابر نمیان که یک بازیگر تازه کار رو وارد صحنه کنه چون مثلا دلش سوخته!
پی نوشت: تنها ایراد کار از نظر من، نبود مومو بود که ، میشه گفت قابل فهمه که چرا نبود...
سلام و وقتتون بخیر ردیف اول چرا انقدر گران است؟
و این که چند نفر میایند ؟
اول از این که سلام و دوم این که کسی مثل من الان گیج شده یا نه؟
و انتظارات بی جا از افراد باعت شکستی دردناک و امیدی مهم می شود ولی سوال اصلی اینجاست: کدام مهم تر است؟
و در اخر عدالت بازنده ی مسابقه ی زندگی شد (مثل بیشتر اوقات)
شاید بعضی وقتا باید فقط بشنویم
نه قضاوت کنیم
نه درک کنیم
و نه خودمان را منکر این قضیه نکنیم که ما نخواهیم فهمید و فقط نگاه کنیم...
و در اخر همه چی واقعیت نشد زیرا اگر می شد دیگر واقعیتی وجود نداشت
سلام و عرض ادب به خوصوص به خانم گلاب ادینه با ایده های بی اندازه قشنگشان و کودک درونی بازیگوش، سرزنده و خوشحالشان
بنده ۱۵ سالم است و طبیعتا نمی توانم افکار درونی ام را به نحوی احسنت و بی نقص با قلمی ادبی و روان ولی با شیوه ی ابلاغی بر کاغذ بیاورم ولی سعیم را می کنم
این تئاتر زیبا درباره ی فقر، تجربه، غمی در عین شادابی و شادابی ای در عین غمگینی بود
عشقی که به سر انجام نرسید
مرگی که به دلیله قلب پاک بود
و ازدواجی که سر تاسر غم و اندوه بود حرف زد
البته این نمایش حرف هایی تلمبار شده در درونش داشت ولی من انها را نمی گویم چون ان ها درک من و است و مخصوص ذهنیت و افکار من، نه شما این تئاتر شاید بازی های بی نقص نداشت ولی سناریو ها و نمایش نامه های قابل تأمل و زیبایی داشت.
در اخر بگویم که ممنون از کارگردان این نمایش زیبا که خستگی را از تن من کاملا بیرون کشید.
پی نوشت: لطفا در دفعات بعدی اجرا کولر رو خاموش کنید چون سالن تیدیل شده بود قطب شمال، ممنون.
سلام و شبتون بخیر
این نمایش به ظاهر کمدی-درام حرف ها دارد برای گفتن و غم ها دارد برای همدردی و مضمونی زیبا درباره ی زندگی دارد
کلمات معمولا برای شاهکار های هنری غیر قابل قبول و به اصطلاح عامیانه به درد نخور هستند پس من سکوت را بر پر حرفی ترجیه داده و این صفحه را ترک می کنم
پی نوشت: مفهوم زندگی چیه؟ مهربانی کردن ، رسیدن به اهداف، و ... یا عاشق یه درخت بودن و این که بهترین موز رو می توان از تربار سر کوچه گرفت.
سلام و عرض ادب
مثلث ، کمدی ای به اندازه و حقیقتی تلخ . اری مثلث توانست این پارادوکس را ایجاد کند و انگیزه ی کار های خبیثانه را با طنزی اشکارا ولی با مضمونی عجیب و بی تأمل و خنده دار توصیف کند
استعاره های عالی ، کنایه های به جا و صحنه های کمدی به اندازه
پی نوشت: و با تشکر از کادر تئاتر که با وجود این که من تاخیر داشتم و نباید مرا راه می دادند این لطف را در حق من کردند و مرا برای این کار به شدت بی فرهنگانه و بی ادبانه بخشیدند
سلام و عرض ادب
این که تامل و اشتیاق و درک درونی و حقیقی مردم را با حرف زدن به وجد اورید به اندازه ی کافی سخت است چه برسد که بدون حرف این کار را کنید
کلمات نمی توانند این نمایش را توصیف کنند پس امیدوارم که بروید و ببینید و مثل من تا مدت ها به مفهوم اصلی نمایش بیندیشید
پی نوشت: بزرگ ترین و پر نفوذ ترین اشخاص بی اهمیت ترین کار ها را انجام می دهند...
احتمالا این کوتاه ترین نقد من است چون می خواهم این تئاتر را در یک کلمه توصیف کنم: مضحک
پی نوشت: در سه کلمه، بدون هرگونه تأملی
لطفا برای وقتتان ارزش قائل باشید(مگر این که کودکی ۵ ساله دارید)
با سلام و عرض ادب
در این چند ماه که با مفهومی به نام تئاتر اشنا شدم با جرئتی بی اندازه و استقامتی محکم می توانم بگویم نه تنها این تئاتر ذره ای درام نبود بلکه با یک کمدی ضعیف و غیر قابل تصور( به دلیل تعریف بی اندازه ی نقد کنندگان ) خوشحالی و ذوق و اشتیاق من را کاملا کور کرد. در کل اگر تازه از فضای سینما و فیلم های مضحک بی مضمون فاصله گرفته اید این تئاتر می تواند شروع خوبی برای شما باشد
پی نوشت: اقای هادیان نیز بازیگر کاملا معمولی ای بودند پس برای وقت هنری خود ارزش قائل باشید
با تشکر
معمولا نمایش ها کلیشه ای و بدون هر گونه خلاقیت و بداهی گویی شده اند در بین نمایش هایی که رفته ام شاید این نمایش میتواند جزئی از بهترین ها باشد. از خلاقیت و جنبش هنری بدون هرگونه ترس و هیجانی که باعث شد من حتی دوباره هم می خواستم به این نمایش بیایم ولی دور از هرگونه یاوه گویی و تعریف غلط انداز بدون اندیشه و مزه مزه کردن این نمایش با اقتباسی از نمایش نامه ای زیبا در اواسط نمایش باعث شد که یکی از بهترین ها باشد حداقل برای من