در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال اصغر میرمحرابی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:40:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درود بر عوامل کمپانی مرگ.

جنبه‌ی مثبت و منفی نمایش را به اعتقاد شخصی عنوان می‌کنم:
۱. یک داستان قوی و عمیق
۲. استفاده‌ی مناسب و به‌جا از موسیقی
۳. بازی خوب بازیگران
۴. درگیر کردن توامان احساسات متناقض مخاطب مثل غم و شادی

منفی:
۱. بهتر بود سرنخ‌های بیشتری به مخاطب داده می‌شد تا زودتر برخی از گره ‌‌های داستان در ذهنش حل شود و زودتر با اثر همراه شود. این ... دیدن ادامه ›› نوع ابهام، بیشتر از جنس گنگی بود تا از جنس درگیری فکری برای مخاطب.
۲. کیفیت پایین صندلی ها و نزدیکی به ردیف جلویی موجب می‌شد به راحتی اجرا قابل مشاهده نباشد .

در مجموع این اثر را دوست داشتم و به همه‌ی عوامل خدا قوت می‌گویم.
ممنون از حضورتون ❣️?
۱۰ دی ۱۴۰۰
سلام‌ دوست عزیز
ممنون از حضور گرمتون ♥️???
۱۰ دی ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به اعتقاد من قهرمان از منظر عمق و محتوا(چالش های اخلاقی و فلسفی) بهترین فیلم فرهادی است اما در ترکیب فرم و محتوا شاید دوم و یا سوم باشد. اما سوای این قیاس ها فیلمی درگیر کننده است و از زمانه ی خود جلوتر. فرهادی جامعه شناس توانمندی ست.
اولین سکانسی که هدیه تهرانی از قطار پیاده شد به شدت من رو یاد فیلم مالنا و مونیکا بلوچی انداخت. گویی بی همه چیز دنباله ی فیلم مالناست و هدیه تهرانی هم خود مالناست.

انصاف نبود آن شب، از دور که خندیدی
نزدیک شدم اما، انگار که رنجیدی

یک لحظه محبت را، ارث پدرت دیدی
یک شب همه سرتاسر بخشیدی و بخشیدی

یک مرتبه با مایی، یک مرتبه با آن ها
این حجم تعادل را، دیدی و نترسیدی!؟

تکلیف مشخص کن، آخر چه کنم اینجا
با خشم مرا دیدی، در ... دیدن ادامه ›› لحظه تو رقصیدی

در آخر این شعرم، یک بوسه به من دادی
اندام من و دیدی، اندامم و سنجیدی

یک بار شده یک بار! پیدا کن و راهی شو
در آینه خود را بین، صد حیف که گندیدی


اصغرمیرمحرابی
۱ نفر این را امتیاز داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در وهله ی اول تشکر می کنم بابت احترام مجموعه ی لانچر 5 به نظر مخاطبین و درخواست ارائه نظرشان.
به اختصار نظرم رو عرض می کنم.
با توجه به ملموس بودن داستان برای خصوصا آقایان و پرداخت خوب گذر زمان به هیچ عنوان حس نمی شد.
بازی بازیگران و شخصیت پردازی خیلی خوب بود. و همچنین تلفیقش با کمدی.
نکته ی منفی فقط کیفیت پایین صندلی ها بود.


نهایتا خیلی از ما آدم ها همچون پرده‌ی آخر می خندیم و از یادمون می ره مرگ سه سرباز رو. از یادمون می ره تجاوزی که صورت می گیره در حقوق هممون و جوک می سازیم، می خندیم و فراموش می کنیم.
من خدایی دارم
که به هنگام طلوع
با سلامی پر نور
دیده در پنجره ی ما انداخت

من خدایی دارم
که به هنگام غروب
آن زمانی که به تنگ آمد دل
بوسه ی ماه به بالین نگاهم می زد

من خدایی دارم
سبز تر از برگ درخت
که به هنگام نسیم ... می‌زند رقص میان ... دیدن ادامه ›› دو هوا

من خدایی دارم
که نه از ترس... نه از دلهره ی تنهایی
و نه از مستی و شور از سبب شیدایی

بی امان در پی من ناز کنان
خنده بر لب زده و می آید
و مرا عشوه کنان می بیند
می گرید ... می گوید :

زندگی...
درک همین زیباییست.!

#اصغرمیرمحرابی
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
می گن انسان در لحظه‌ی آخر قبل مرگ حسرت کارهای مورد علاقه و نکرده را خواهد خورد. اگر بتونید لحظه‌ی آخر قبل مرگ رو الان ببینید چه احساسی خواهید داشت؟
و باز اگر بتونید تمام مراحل زندگیتون رو در سنین مختلف با هم ببینید چطور؟

از طرفی می دونستید اگر یک شخص به مدت چند دقیقه به آیینه نگاه کنه و خودش رو ببینه دچار توهم می شه؟

حالا شما تصور کنید نمایش(تئاتر) «بداهه» حکم آیینه ای رو داشت که زندگیمون رو در 90 دقیقه خلاصه کرده بود.

این نمایش شامل 5 اپیزود مجزا بود که در هر اپیزود یک زوج روبه روی هم قرار می گرفتند و کارگردان یک خط داستانی برایشان تعریف می کرد به همراه ... دیدن ادامه ›› یک چالش و تنگنا و بازیگران باید آن را اجرا می کردند. از جوانی الی پیری.

و در نهایت درگیری و مواجهه تمام زوجین که هر کدام نماینده یک مقطع سنی بودند و در مورد انتخاب ها و تصمیماتی که گرفته بودند و با هم به جدل می پرداختند.


سال دوم دانشکده من تازه‌ترین فیلم رسول صدرعاملی در مقام کارگردان بعد از ۹ سال پس از ساخت فیلم در انتظار معجزه است. این فیلم بر اساس فیلمنامه ای از پرویز شهبازی است و از ۹۰۰ نفر تست گرفته شد که در نهایت ۲۲ نفر بازیگر و ۲ چهره جدید به سینما معرفی شدند

هیچکاک بزرگترین و متعهد ترین کارگردانی است که از مفاهیم روانشناختی فروید استفاده کرده است و افرادی که با روانکاوی فروید آشنا هستند تاثیرش را در آثار هیچکاک همچون روانی، پنجره پشتی و.. مشاهده می کنند.

صدرعاملی هم مشخص است در تازه ترین اثرش از این نگاه بی بهره نبوده.

کشمکش بین تعهد، لغزش علاقه از جمله مفاهیمی است که در تازه ترین ساخته صدرعاملی قابل برداشت است.

داستان دو دوست به نام آوا و مهتاب ... دیدن ادامه ›› که به صورت گروهی از دانشجویان از تهران به اصفهان سفر می کنند و در این بین اتفاقاتی را تجربه می کنند

مهتاب همانند همه انسان ها دختری است در چالش و تقابل بین سه ساخت شخصیتی انسان به نام فرامن، من،. نهاد...

نهاد و امیال ناخودآگاه (هوس) و تقابلش با فرامن (وجدان) در شخصیت مهتاب قصه اصلی فیلم مورد نظر ماست اما متاسفانه درین زمینه به خوبی پرداخته نشده به گونه ای که سیر تحول اخلاقی مهتاب گاها غیر منطقی است.

داستان روایی منطقی ندارد اما از طرفی توجه به مفاهیم روانکاوی همچون (سکانس خواب دیدن بعد از درگیری بین هوس و وجدان مهتاب*) در این اثر قابل احترام است.

سینمای ایران نیازمند ویژه در زمینه شخصیت پردازی توسط روانشناس و شخصیت شناس است چرا که امریست بسیار تخصصی و یکی از مهم ترین ارکان یک فیلم در کنار فیلمبرداری، طراحی صحنه، گریم و.. شخصیت پردازی مناسب است و قطعا درین زمینه روانشناس شخصیت بهترین گزینه است.

امتیاز 2.7 از 5


*بنا به رویکرد فروید خواب و رویا یکی از راه های شناخت ناخودآگاه و افکار انسان است.
من عاشقت شدم و تو در عشق دیگری
ای وای من که چه آسان خراب شد

رویای بافته شده در خیال من
آخر چرا به راحتی نقش بر آب شد

هر قطره ی سخنت اشک دیده ات
در باور من همچون سراب شد

در وصف تو چه بگویم تو ای عزیز
یک جمله ات در نظرم یک کتاب شد

من بیش می خواهمت اما نمی شود
اما ... دیدن ادامه ›› نمی شود دل عالم کباب شد

با آنکه مال من نبوده ای اما ببین...
با یک نگهت در دلم التهاب شد

ای کاش همه ات مال من شود
آنجا ببین که چه سان انقلاب شد

با من نبودی و از آن دیگری
حقا که این معامله بی حساب شد


✍ #اصغرمیرمحرابی
#شعر
۱ نفر این را امتیاز داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید