خود من واقعا لحظه‌شماری می‌کردم برای اتمام "درهم‌تنیدگی"
و برعکس، نزدیک‌شدن به پایان"سبکی" غمگینم می‌کرد.

١. خانم حکیمی انگار بە زور و با منت آمدند نمایش بازی می‌کنند و کاملاسرد و بی‌احساس و دور از نقشی کە داشتند بودند، برعکس آقای گودرزی کە نقش‌شان را بە نظرم خوب بازی کردند.
٢. نمایشنامە چیز خاصی برای گفتن نداشت و در کل متن تنها چندین جملە کلی کە طبیعتا مورد پسند هر مخاطبی خواهد بود، وجود داشت. در کل نمایش من صرفا بە دردی کە این زوج داشتند احترام گذاشتم و بە نحوی باهاشون همدردی کردم کە بە نظرم برای برانگیختن این حس همدردی نیازی بە روی صحنە آوردن این اتفاق نبود. ضمن اینکە در نهایت جملەای نداشت کە با خودت از سالن بیرون ببری.
٣. هزینە بلیط هم بسیار گران‌تر از نمایش‌هایی کە الان در حال اکران هستند و خیلی اجرای و نمایشنامەی بهتری دارند ... دیدن ادامه ›› بود.
٤. تناقض خیلی اکشن بودن احسان و خیلی سرد و بی روح بودن خاطرە مخاطب را اذیت می‌کرد. بە نوعی داشت می‌گفت این همە احساسات احسان و یا بهروز برام مهم نیست.

در نهایت اگر می‌خواهید ببینید، از روی کامنت‌ها تصمیم نگیرید چون هر کس علاقە شخصی خودش را دارد بیان می‌کند ولی بدانید کە بە یک نمنیشنامەخوانی می‌روید کە همەاش در آن منتظرید اتفاقی بیافتد کە در پایان بدون هیچ اتفاقی سالن را ترک می‌کنید.

درهم‌تنیدگی منظورتونه؟ اگر دیدید ممنون میشم نظرتون رو بفرمایید. در مورد سلیقه خودم هم نه. سبک های مختلف و متفاوت برام جذابه. سورئال هم میپسندم. «سبکی» هم کمدی بود اتفاقا ولی سلیقه‌ی من نبود.