داشتن یک ایدهی اولیه نمیتواند مجوزی برای خلق یک نمایش نیمپز و بیجان باشد. بیپدر نمونهای است از اجرایی که شاید در ذهن خالقش عمق و معنا داشته، اما در عمل چیزی جز یک روایت کشدار، خستهکننده و پر از تکرار به تماشاگر ارائه نمیدهد.
این اجرا بهزحمت میتوانست یک اپیزود ۱۵ دقیقهای باشد؛ آن هم در دل یک مجموعهی چند اپیزودی. اما بهطرز عجیب و بیمنطقی، به یک اجرای بلند و پراکنده تبدیل شده که بیشتر از آنکه مخاطب را درگیر کند، او را پس میزند. تکرار دیالوگها به حدی بود که حس میکردم در یک دور باطل گیر افتادهام.
واقعا از خودم میپرسم این حجم از تحسین و امتیاز بالا برای چه بوده؟ چون اسم مساوات پای کار است؟ مگر اسمها قرار است جای کیفیت را بگیرند؟ مساوات یا هر کس دیگری، وقتی اثری را به صحنه میبرد، باید بداند که تماشاگر بهدنبال اثر درگیرکننده، زیبا و حرفهای است، نه یک تجربهی کسلکننده با پشتوانهی اسم و رسم.
متأسفم که باید بگویم نمایش بیپدر نمونهی بارز این واقعیت تلخ است که حتی در هنر نیز گرفتار نوعی باندبازی، سیاسیکاری و جوّسازی شدهایم.
... دیدن ادامه ››
اینکه یک نمایش ضعیف فقط بهخاطر نام یا روابط خاص تحسین شود، توهینی است به شعور مخاطب و هنرمندان واقعی.
برای من، این تجربه چیزی جز اتلاف وقت و انرژی نبود. پشیمانم از تماشای این اجرا و از اینکه هنوز مجبوریم در فضای تئاتر، کیفیت را قربانی اسمها و حاشیهها کنیم.