در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سهیلا کاویانی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:00:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بهترین واژه به نظر من برای این تئاتر “خلاقانه” است.
آیا شما می‌تونید بگید موضوع اصلی این تئاتر چیه؟ نه
ولی آیا این یک تئاتر بی سر و ته و بدون موضوع هست؟ نه
آیا اپیزودها لزوما به هم ربط دارند؟ نه
ولی آیا نمیشه بین بخش‌ها هیچ ربطی پیدا کرد؟ نه
آیا طراحی صحنه و نورپردازی خیلی ویژ‌ه‌ای داره؟ نه
ولی آیا فاقد طراحی صحنه و نورپردازی هست؟ نه
آیا بازی‌های خاص و ویژه‌ای قرار هست ببینید؟ نه
ولی آیا بازیگرها از پس نقش‌هاشون بر نیومدن؟ باز هم نه
آیا شما با این تئاتر فقط می‌خندید؟ ... دیدن ادامه ›› نه
ولی آیا هدف گروه این بوده از تماشاچی فقط خنده بگیره؟ نه
آیا و…
می‌دونید به نظر من همین تناقض‌های این تئاتر خیلی جالبه در عین اینکه شما یک اثر منسجم می‌بینید، انگار معلوم نیست دارید چی می‌بینید و چه اتفاقی می‌افته. بخش‌های همخوانی گروه رو واقعا دوست داشتم. دور بودن فضا از هرگونه شوخی‌های رکیک‌ و جنسی که این روزها خیلی زیاد در تئاترها دیده میشه بسیار دلنشین بود برام. و همین دیگه. خسته نباشید
شرایط طوری داره تو تیوال پیش میره آدم جرأت نداره وقتی نظر مخالفی داره ازش بنویسه.
.
اول اینکه:
آرزو به دلم موند یک اجرا سر وقت توی شهرزاد ... دیدن ادامه ›› شروع بشه!
کاش یه فکری به حال این موضوع بکنید واقعا آقا یا خانم تئاتر شهرزاد.
.
دوم اینکه:
به نظر من قصه جا داشت که خیلی بهتر باشه، برای من صرفا یک اجرای معمولی بود. نه بازی‌های خاص و درخشان دیدم که به نظرم خیلی متفاوت بیاد، نه داستان برام خیلی پیچیده بود.
از همون ابتدا برام خیلی جا نیفتاد که یهو جنگ شده، و وقتی بحث دزدی پیش اومد جا نخوردم که حس ابله بودن از این آدم‌ها بگیرم. به نظرم واقعا جا داشت که از قبل(منظورم بخش معرفی شخصیت هاست) یا طی صحبت‌های بین بازیگرها منِ مخاطب رو قانع کنید که جنگ شده واقعا. و یه جاهایی دلم برای اون شخصیت‌ها اگر می‌سوخت شاید کلمه‌ای که برای عنوان نمایش انتخاب شده رو به خودم هم نسبت می‌دادم که چنین داستانی رو باور کردم. (ولی الان اینطوری نشد! 😁)
بخش اول که هر شخصیت خودش رو معرفی می‌کرد برای من جذابیتی نداشت. من فکر میکنم بازیگر تئاتر باید اجرای تمیزتری از پانتومیم داشته باشه، وقتی در بخش اول می‌خواید ازش استفاده کنید. در کل به نظرم تمام اطلاعاتی که توی یک ربع اول گرفتیم رو طی روند داستان می‌تونستیم از زبون کاراکترها هم بفهمیم. مثال می‌زنم، مثلا شخصیت زنی که ویراستار بود، فقط دوجا توی روند داستان چیزی رو اصلاح کرد و تذکر داد. ما می‌تونستیم این موضوع رو از قبل ندونیم و در طی داستان بخصوص در بحث‌هایی که شکل می‌گرفت این کاراکتر مثل زیرنویس هی صحبت‌ها رو ویراست کنه و غلط‌های افراد رو بگیره. بانمک‌تر نبود؟ به نظرم بود. (تاکید کنم نظر منه مجدد :)) )
دکور رو دوست داشتم، طراحی لباس رو نه
خسته نباشید میگم بهتون. موفق‌تر باشید.
ممنون از حضورتون و اینکه نظرتون رو با ما در میون گذاشتید✋🏻
افشین واعظی
ممنون از حضورتون و اینکه نظرتون رو با ما در میون گذاشتید✋🏻
ممنون از شما و صحبت‌های اول نمایش :)
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام، خسته نباشید میگم به کل این گروه پر انرژی که از ابتدا تماشاچی رو با خودشون همراه کردند و انتها هم‌ بدرقه‌مون کردند. من کار رو دوست داشتم. به نظرم در سبک خودش جزو کارهای خوب و شسته رفته بود و چقدر امیدوارم همین گروه نمایش‌هایی با همین سبک رو با موضوعات دیگه که بیشتر اجتماعی باشه و‌ تلخند رو هم هدف خودش قرار بده اجرا بره. فکر میکنم اگر سالنی بود که مخاطب شما رو از رو به رو فقط می‌دید، تجربه‌ی بهتری بود. ولی در کل عالی بودید. جای این طور نمایش‌ها که لودگی نیست و سبک و سیاق نمایش ایرانی داره به نظر من خالیست. :)
محمد سعوه (saeveh)
مرسی از حضورتون 🙏🏽
mahdi maleki
قدمتون رو چشم خوشحالیم که دوست داشتید🌹🙏🍀 به امید خدا در آثار بعدی به این موارد دقت بیشتری می‌کنیم(سالن قاب عکسی و تلخند)
موفق و سلامت باشید.🙏🏻🌸
محمد سعوه (saeveh)
سهیلا کاویانی
بهترین‌ها براتون پیش بیاد جناب سعوه :)
سپاس همچنین🙏🏽
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام. من برای امشب(سه‌شنبه) بلیط داشتم اما فکر می‌کردم بلیطم برای فرداست، امکانش هست روز دیگه ای از بلیطم استفاده کنم؟
ممنون میشم تیم برگزارکننده اگر این امکان رو برای من فراهم کنند 🙏🏻
بله روز دیگه ای تشریف بیارید.
افشین واعظی
بله روز دیگه ای تشریف بیارید.
ممنونم بابت محبتتون.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بعد از دیدن این تئاتر
متوجه شدم که وقتش هست بیرون اومدن از سالن نمایش رو وقتی کار بد هست وسط اجرا نرمالایز کنیم!
.
حتی دوست ندارم وقت بذارم و بنویسم چرا به نظر من بد بود!
فقط همین نکته بس که ما به تماشای نمایش رادیویی نیومده بودیم که یا صحنه ی نیمه تاریک ببینیم یا کاملا تاریک!
سلام.. این نمایش.. یک نمایش ابزورد بود.. من خودم ۳ بار این نمایش رو دیدم.. و تازه بعد از شب سوم دلیل خیلی از اتفاقات (ک تا قبلش ب نظرم مسخره بود) رو متوجه شدم.. ک ب نظر خیلی جالب بود..

اما بله.. شاید یک سری مکث‌ها بیش از حد بود..
البته من با نور.. خاموش روشن شدنش.. خیلی ارتباط خوبی ... دیدن ادامه ›› گرفتم..
همینطور از دکور و لباس و موسیقی و قطعا بازی عالیه بازیگرا.

و واقعا میگم.. همچین تئاترهایی با این موضوعات.. و این چنین دکورهایی.. جاش خالیه توی تئاترمون.. دقیقا مثل اجراهای پرفورمنسی ک شاید خیلی‌ها حوصلشون سر بره و حتی بدشون بیاد..
۳۱ شهریور
Farnia Shamsalizadeh
الان که نمایش رو دیدم میفهمم حرفتون رو خانم کاویانی،فکر نمیکردم با وجود این همه نظرات مثبت قراره با همچین نمایشی مواجه بشم🙂!من اصلا از چیزی که دیدم راضی نبودم و کیفیت صندلی های سالن هم ضعیف بود ...
امشب هم یک تئاتر بد دیگه دیدم، و انقدر همه قربونش رفتن که جرأت ندارم برم بنویسم. چرا؟ چون من به زعم برخی از عزیزان تئاتری نیستم و اجازه‌ی اظهارنظر ندارم و باید برم حسن ریوندی ببینم! :)
سهیلا کاویانی
امشب هم یک تئاتر بد دیگه دیدم، و انقدر همه قربونش رفتن که جرأت ندارم برم بنویسم. چرا؟ چون من به زعم برخی از عزیزان تئاتری نیستم و اجازه‌ی اظهارنظر ندارم و باید برم حسن ریوندی ببینم! :)
تئاتر رو معرفی کنید من هم پیشگیری کنم که مجددا تو ذوقم نخوره😅
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در ابتدا سپاس گزارم از تیم اجرایی نمایش ورق الخیال
فکر می‌کنم این تئاتر جزو اجراهایی باشه که در ذهن من هم داستان و هم نوع بازی‌ها ماندگار بشه. بازی‌ها واقعا خوب و درخشان. استفاده از نور و طراحی صحنه به نظر من خوب، درست و به جا، و چقدر پوستر و بروشور نمایش رو هم دوست داشتم.
اما در انتهای نمایش احساس کردم که ریتم افتاد و دیگه برام جذابیت شروع نمایش رو نداشت. از طرف دیگه، شخصیت قاصد خیلی تند صحبت می‌کردن(چندجایی باقی کاراکترها هم این اتفاق براشون افتاد) که من دیالوگ رو گم می‌کردم و درست متوجه نمی‌شدم. همین! و باز هم خسته نباشید :)
شما کلا تو کار نقاط منفی کاری فکر کنم سرکار خانم کاویانی.
سروش بهمنیار
شما کلا تو کار نقاط منفی کاری فکر کنم سرکار خانم کاویانی.
از این پس خاطرم می‌مونه که برای دادن نظر شخصیم، اول نظر شما رو بپرسم جناب!
سهیلا کاویانی
از این پس خاطرم می‌مونه که برای دادن نظر شخصیم، اول نظر شما رو بپرسم جناب!
😄👍
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
من کار رو در کل دوست داشتم، بازی‌ها خوب بود. داستان هم روایت جالبی داشت اما چندتا نکته هم به نظرم میاد که بگم:
۱. نور صحنه خیلی خاموش و روشن می‌شد، درسته که برای تغییر صحنه ازش استفاده شده بود اما طراحی صحنه به صورتی بود که نیاز نباشه چندین ثانیه کل سالن در تاریکی مطلق فرو بره و بعد یکی از صحنه‌ها روشن بشه.
۲. از جایی که برادر خارج از کشور زنگ زدن و پیگیر شدن، به شخصه دلم میخواست داستان تموم بشه و دیگه ادامه پیدا نکنه. اینطوری به نظرم پایان بندی بهتری(حداقل برای من، به عنوان یک نظر شخصی) اتفاق می‌افتاد.
۳. پیشنهاد:
کاش اگر بنا به ادامه‌ی داستان بعد از تماس برادر خارج از کشور بود، تئاتر رو تعاملی می‌کردید و براش دو پایان در نظر می‌گرفتید و از مخاطبین می‌پرسیدید که اگر اون‌ها جای کاراکتر‌های نمایش بودند آیا دستگاه‌ها رو قطع می‌کردند یا نه و بعد ادامه می‌دادید.
برای کل گروه آرزوی موفقیت دارم… :)
بعد از مدت‌ها یک اجرا دیدم و گفتم: بله، من این سبک رو دوست دارم!
نمی‌خوام کامنت طولانی بذارم. اما میخوام ازتون تشکر کنم که برای شعور مخاطب ارزش قائل بودید و کاری رو به روی صحنه اوردید که انصافا ۱:۱۵ ساعت ما رو میخکوب خودش کرده بود، و مشخص بود تمرین‌های زیادی برای حرکت‌ها و گفتن دیالوگ‌ها انجام شده. علیرغم داشتن تعداد زیادی بازیگر هماهنگی انقدر زیاد بود و بازی‌ها انقدر درخشان بود که هرکدوم از شخصیت‌ها در همون مدت کوتاه تئاتر تونستن با مخاطب ارتباط برقرار کنند و بخشی از شخصیت و داستان هر کدوم رو بشناسیم و از هم تفکیک‌شون کنیم. (صرفاً تیپ نبودن، کاراکتر داشتند.) و اون سورپرایز موقع خروج، خیلی دوست داشتنی بود :)
ممنون، ممنون و باز هم ممنون
ممنونم‌ که شب خوبی رو برامون ساختید… :)
طراحی صحنه رو که انقدر هوشمندانه بود که در عین سادگی به بازیگرها این امکان رو می‌داد که بتونن فضاهای مختلفی که مدنظرشون بود رو بسازند، واقعا دوست داشتم. متن داستان رو دوست داشتم، هرچند تقریبا برام قابل حدس بود که چی پیش خواهد اومد. اما شوخی‌ها انقدر ظریف و درست به جا طراحی شده بود که باز هم برای من جالب بود. بازی آقای فروتن رو خیلی دوست داشتم و همچنین اون ۴ عزیزی که نقش اصلی نداشتند اما حضورشون خیلی به این اجرا کمک کرده بود به نظر من. هر چهار نفر خیلی پر انرژی و در تمام بخش‌ها بدون کلامی و با ایجاد کردن طنز موقعیت و تغییر میمیک خنده می‌گرفتن. عالی بودید.

و در نهایت:
چقدر شما خوش اخلاقید عموهای فیتیله‌ای(آقای گلی و آقای فروتن) که علیرغم تمام خستگی‌تون با روی گشاده برای تک تک حضاری که دوست داشتند باهاتون عکس بگیرند، زمان گذاشتید. خوشحالم از دیدن شما و چقدر این رفتارتون ارزشمند بود و هست. 🌸♥️
سرکارخانم کاویانی سلام.ممنون ازوقت ارزشمندی که برای دیدن نمایش ونوشتن نظرتون گذاشتید🌷🌷
۲۲ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

امشب به تماشای این تئاتر نشستم به دو دلیل:
1. امتیاز بالا و کامنت‌های خوب
2. توضیحاتی که در مورد نمایش بود و پنج زبانِ بودن همراه با بالانویس که به نظرم تجربه‌ی جالبی می‌تونست باشه.

اما چیزی که دیدم ناامیدم کردم. مشخص بود که بازیگرها برای اجرای نقش‌هاشون تلاش زیادی کردند و بازی‌های خوبی ارائه دادند، اما این بازی زمانی معنا پیدا میکنه که مخاطب معنای دیالوگ‌هایی که رد و بدل میشه رو هم متوجه بشه. کاش می‌نوشتید اگر مسلط به زبان آلمانی و روسی و فرانسوی هستیم بیاییم! من واقعا چیزی از نیم ساعت اول و نیم ساعت آخر تئاتر متوجه نشدم و کل چیزی که دستگیرم شد همون چیزی بود که در توضیحات نمایش اومده بود که خب برای اون لازم نبود هزینه‌ی زمانی و مالی بدم و بیام. تو تیوال میخوندم و کافی بود… ربط بخش وسط، اسقفی که لهجه‌ی‌ ترکی داشت به پارت اول و سوم چی بود؟ کاش عزیزانی که انقدر این تئاتر رو تحسین کردند و بهش امتیاز بالایی دادند بیان توضیح بدن، شاید من دانش کمی دارم که تقریبا هیچی متوجه نشدم و با سردرد به خاطر داد و بیدادهای ... دیدن ادامه ›› خیلی زیاد از سالن اومدم بیرون… اگر بنا بود مخاطب صرفا فرم ببینه و متوجه دیالوگ نشه استفاده از موزیک هم کافی بود شاید. اگر هم مشکل فنی در پخش بالانویسی که در توضیحات اومده بود به وجود اومد، حداقل در انتها این رو توضیح میدادید و عذرخواهی می‌‌کردید.
در ضمن وقتی نمایش در فضای تاریکی اجرا میشه اصلاً از طرف تیم اجرایی ایده‌ی خوبی نیست که اجازه‌ی عکاسی داده میشه. نور گوشی‌ها اذیت کننده بود.
در هر صورت تماشای این نمایش، تجربه‌ی خوبی برای من نبود.
ظاهرا به قولی بالانویسی وجود داشته که امشب مسئولش تشریف نیاوردن! که عذر بدتر از گناه هست.
۲۱ شهریور
سلام بابت مشکلی که بابت بالا نویس پیش اومد عذرخواهی می‌کنم
۲۲ شهریور
آرمان شیرالی نژاد
سلام بابت مشکلی که بابت بالا نویس پیش اومد عذرخواهی می‌کنم
کاش این موضوع رو اطلاع می‌دادید، ترجیح می‌دادم یک اجرای نصفه و نیمه رو نبینم و همون ابتدا از سالن بیرون بیام. من به احترام بازیگرها وسط کار بیرون نیومدم، به جز دیالوگ‌های فارسی و بخشی از بخش انگلیسی متوجه کل نمایش نشدم.
۲۲ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در رابطه با خود اجرا،
با توجه به مطالعاتی که در رابطه با روانشناسی داشتم و دارم من این تئاتر رو اصلاً دوست نداشتم. اما چیزی که می‌خوام بیش‌ترین ایراد رو بهش بگیرم ضعف در کارگردانی هست که به چشمم اومد. عدم استفاده‌ی درست از طراحی صحنه و بازی های نوری که می تونست اتفاق بیفته. بازی های کاملاً خطی که به عمق نرفته بود. ۳ بازیگر که یکی شون شخصیت ثابت داشت و دو بازیگر دیگه فکر می‌کنم حداقل ۱۰ نقش رو بازی کردند بدون اینکه خیلی در نوع بازی، لحن، صداسازی تغییر خاصی ایجاد کنند. آیا استفاده از بازیگرهای بیش‌تر نمی تونست به درک بهتر داستان به مخاطب کمک کنه؟ و بازیگر فروید، کمی برای من به عنوان یک مخاطب تئاتر دور از ذهن هست که اگر شخص دیگه‌ای این نقش رو بازی می‌کرد انقدر این نقش تیپ می‌موند و به نظرم می‌شد تبدیل به کاراکتر بشه. شخصیتی که با کمی مطالعه‌ی بیشتر از فروید، تیک‌هاش، اخلاق‌هاش، نوع حرف زدنش و… چه از طرف بازیگر و چه از طرف کارگردان می‌تونست ساخته بشه.

طراحی لباس واقعا بد، واقعا بد به نظر من!
صندلی که نقش تابوت رو میخواست در ادامه داشته باشه، چرا رنگ طلایی؟!؟ کدوم صندلی اتاق درمانی طلایی یا تابوتی طلایی ... دیدن ادامه ›› رنگ هست؟

جایی که نقش خاخام وارد شد: تماما لودگی، شوخی های زشت و دم دستی! فقط سعی می کرد با نمک باشه و خنده بگیره، ولی واقعیت این بود که اگر بنا بر این بود در هذیون فریود ما شاهد تقابلش با دین باشیم و دین به سخره گرفته بشه و بخشی از نظریات خود فروید هم زیر سوال بره جای دفاع به هر دو طرف بدیم. نه خام خام رو یک آدم کاملا احمق نشون بدیم که فقط بامزه است و نه جوابی در برابر هجویات این کاراکتر از فروید بگیریم.

با احترام، در کل من این تئاتر رو دوست نداشتم.
سلام
من امشب این تئاتر رو دیدم و ترجیح میدم کامنت اولی که می‌ذارم در رابطه با جو سالن باشه.

عزیزان تماشاچی، سالن تئاتر مثل کتابخونه است. شما توی کتابخونه می‌رید که کتاب بخونید، نه گوشی تون رو هی چک بکنید و نورش ما رو دیوانه بکنه! دائم تکون بخورید و از صندلی‌‌تون صدا در بیارید. زیپ کیف‌تون رو باز و بسته کنید. شکلات بخورید، با بغل دستی تون حتی در آروم ترین حالت ممکن (به زعم خودتون البته) حرف بزنید و بخندید. به معنی واقعی کلمه کلافه شدم.
چندبار خواستم سالن رو ترک کنم انقدر که سر و صدا وجود داشت. کسانی مثل من شاید از راه دوری برای دیدن تئاتر میان، برای هزینه و وقت همدیگه ارزش قائل باشیم. خواهش می‌کنم. برای شما دوست عزیزی که تمام این مزاحمت‌ها رو به وجود اوردید چیزی نشده، برای من یعنی ۱:۳۰ ساعت رفت، ۱:۳۰ ساعت برگشت و از دست رفتن هزینه ای که برای دیدن این تئاتر کردم.
از دیدن این اجرا واقعا کیف کردم. همه چی به اندازه…
شوخی‌ها، روند داستان، مدت اجرا، تغییر لحن و صداها
و تسلط بازیگرها و عروسک‌گردان‌ها. عالی عالی عالی. چقدر ایده تون خوب بود. از همون ابتدای نمایش مخاطب کامل می تونست با این اجرا ارتباط برقرار کنه و محو این همه هماهنگی بشه. خیلی دوستش داشتم. ممنونم ازتون که برای من یک خاطره‌ی خوب گذاشتید.
من امشب به تماشای نمایش نشستم
و باید بگم درسته خنده میگرفت اما به چه قیمتی؟
برای من جای تعجب هست که نویسنده و طراح خانم هستند اما انقدر ضد ... دیدن ادامه ›› زن!
زن تحصیل کرده، چسبیده به مردی که میدونه خیانت میکنه، میدونه بهش سرکوفت می‌زنه و نمی‌خوادش و تنها دلیلش اینه: دوتا بچه دارم و رسم ما نیست.
مارال، پولش برای پدرش هست، خودش هیچ هنری نداره، بچه‌اش رو کشته، فقط عمل کرده که توجه مردی رو جلب کنه که رفته بابت تمکین ازش شکایت کرده و قاضی هم حق رو به اون داده.
خاله خانم، پول دار هست، ولی معلوم نیست از‌ کجا! توی جایی از تئاتر میگه زن باید مستقل باشه و فلان. ولی خودش با پسر جوونی صیغه کرده که می‌دونه بابت پولش کنارشه و حامله شده که نگه‌اش داره!
پگاه زنی که خوب پول در میاره، خرج شوهر قماربازش رو هم میده ولی چون قرص اعصاب میخوره روانی هست و به همه چی گیر میده و جیغ جیغ میکنه. در جایی هم شوهرش بابت اینکه قبل از ازدواج دختر نبوده(یا بهش تجاوز شده) درست متوجه نشدم بهش سرکوفت می‌زنه. و اون هم در نهایت مشخص میشه یا یه چک ۴ میلیاردی شوهرش رو نگه داشته.
ملودی(نامزد امیر) با تمام چیزهایی که می‌فهمه هی اصرار میکنه بیا بریم و فلان. و این خیانت و دروغ براش مهم نیست.

من اشتباه برداشت میکنم یا نمایش‌ همه‌ی این‌ها برای اینه که بگن در حق زن‌ها ظلم شده؟ همچنان می‌تونم بنویسم. من برام عجیبه که خنده از این‌ها گرفته شد! مردها به راحتی به هم و به زن‌ها توهین میکردند. چیزی که بیش‌تر در این تئاتر مورد بحث قرار میگرفت، مسائل جنسی بود و بی‌شک باید برای دیدن این تئاتر محدودیت سنی گذاشته بشه.
هیچ کدوم از شخصیت‌ها کاراکتر نداشتن، در حد تیپ مونده بودن. طراحی لباس واقعا بد. حتی برای چاق کردن شخصیت مارال تلاش درستی نشده بود. بازیگرها چندین بار تپق زدن و موارد دیگه ای که از حوصله خارج هست بیان کردنش.
شدیدا باهاتون موافقم🙏تمام چیزهایی که بهشون فکر کرده بودم رو نوشتید
الهام عیسی پور
من میخوام نظر شما رو از این زاویه ببینم که آیا مشکل اصلی که بیان فرمودین تا به حال حل شده تکرار اصل موضوع و با روایتی دیگر که بتونه وجدان مردان ایران زمین رو روشن کنه ، کجاش بده متاسفانه موضوعات ...
شما پیامی جهت بیدار کردن وجدان مرد ایرانی برداشت کردید؟
من چنین چیزی در متن ندیدم. در واقع این پیام داده شد که شما هرکار بکنید، زن برای داشتن مرد از عزت نفس و غرورش میگذره.
مطلبی که من گفتم، ربطی به فمنیست نداشت اگر با دقت می‌خوندید. و در نهایت گفتم اگر نمایش اگزجره‌ی این مسائل شامل پیامی بود، این پیام کجاست؟
سهیلا کاویانی
ممنونم که برای خواندن و پاسخ دادن به نظر من زمان گذاشتید. امیدوارم بتونم در این جلسه شرکت کنم :)
باعث افتخار ماست خانم
۱۳ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از زمانی که صرف تماشای این تئاتر کردم پشیمانم!
کاش بی‌جهت به یک کار امتیاز داده نشه
نه معنادار و نه خنده دار. بلاتکلیف بهترین واژه برای این نمایش هست
بیش‌تر شبیه به یک اجرای دانشجویی بود برای من تا یک کار حرفه‌ای. بخصوص بازی‌های بازیگران خانم بسیار تصنعی و همراه با داد و بیدادهای فراوان!
با عرض خسته نباشید به تمام عوامل
من توقع اجرای خیلی بهتری رو داشتم. تایم طولانی نمایش چیزی حدود ۲:۳۰ واقعا خسته‌کننده بود. ریتم واقعا کند و بدون هیچ فراز و فرودی! احساسم این بود این یک تقلید از کارهای حمیدرضا نعیمی هست. یا حداقل تلاش کارگردان این رو می‌رسوند. از روز اول کاوه آفاق برای هیچ اجرایی حضور نداشته چرا این موضوع رو یک ساعت قبل از طریق مسیج اعلام می‌کنید؟ بهتر نیست در سایت تیوال این موضوع ذکر بشه؟
دوستان اینجا خیلی از آقای آییش تعریف کردند، ولی به نظر من حداقل توی اجرایی که من دیدم ایشون یه جاهایی دیالوگ‌ها رو بهم ریخته می‌گفت. اکت‌هاشون کافی نبود و به دیگر بازیگران کمک نمی‌کردند. و در آخرم کلا ۳۰ ثانیه بیش‌تر ایستاده بودند با دیگر بازیگرها و تماشاچی‌ها از سالن خارج می‌شدند.
سلام،ممنون از نظر خوب جامع و کامل شما. مدت زمان به دلیل مشکلات و‌ناهماهنگی‌هایی که در دو اجرای اول به علت عدم حضور‌آقای کاوه آفاق پیش آمد بیش از ۱۲۰ دقیقه شد و اکنون مدت زمان اجرا مجدد به حدود ۱۲۰ دقیقه تقلیل یافته. ممنون از صبوری شما.
۰۶ اردیبهشت
از طریق پیامک اطلاع رسانی شده بود.
۰۸ اردیبهشت
پانیذ حمیدیان فر
از طریق پیامک اطلاع رسانی شده بود.
یک ساعت پیش از شروع نمایش و نه موقع خرید بلیط. من اجرای ۷ یا ۸ ام رو دیدم. نه اول و دوم!
۱۵ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من جمعه شب به تماشای این تئاتر رفتم و به معنی واقعی کلمه، دوستش داشتم. هم بازی‌ها و هم روند کلی داستان خیلی خوب بود و بعد دو تئاتری که اخیرا دیده بود و به نظرم خیلی بد بود این تئاتر به دلم نشست و هم خندیدم و هم به فکر فرو رفتم. هرچند جاهایی به نظرم دیگه خیلی دیالوگ‌ها رو و شعارگونه می‌شد. و طراحی صحنه رو هم دوست نداشتم که به نظرم بیش‌تر به خاطر خود سالن مولوی بود تا ضعف در طراحی صحنه. کم بودن فضا باعث شده بود که طراحی صحنه‌ی خوبی برای این تئاتر اتفاق نیفته.

و در ادامه من جز احترام و رفتار حرفه‌ای از عوامل ندیدم. و خطاب به دوستانی که ناراحت هستند که با یک نفر که در ردیف اول نشسته و خوابیده(!) با لحن بدی صحبت شده(هرچند از کم و کیف ماجرا با خبر نیستم)، از این دوستان می‌پرسم: اگر کسی وارد محیط کار شما بشه و بهتون توهین کنه آیا فقط می‌ایستید و نگاه می‌کنید و لبخند می‌زنید؟ صحنه‌ی تئاتر محیط کار این بچه‌هاست و انرژی که از مخاطب میگیرن بی‌شک روی اجراشون تاثیر می‌ذاره. چرا باید هنرمند از همه مظلوم تر باشه و به هیچ توهینی جواب نده و خم به ابر‌و نیاره؟
چون هنرمند در خدمت مردمه ، نه مردم در خدمت هنرمند.
هنرمند حق برخورد تند یا صحبت و لحن تند با مخاطبش به هیچ شکل و به هیچ دلیلی رو نداره.
یاد بگیرید سلبریتی پروری رو بذارید کنار.
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
مسعود زارع
نمیدونم شما چیکاره گروه هستی ، ولی ای کاش کمی درک اینکه چجوری صحبت کنی و خودتونو خراب نکنی داشتی. اومدم تو حمایت ازتون بنویسم دیدم واقعن امثال شما هم مثل همون که نمایشتونو خراب کرد هستین و در ...
سلام آقای زارع

اول کامنتهای قبل رو بخونید
که چی نوشتن / چی جواب شنیدن
الزاما قرار نیست هر توهینی بی پاسخ بمونه

بنده بازیگر کار هستم با حدود 15 سال سابقه که دوست دیگری بنده رو لونپن خطاب کردن

اگه کسی شما رو با این القاب خطاب کنه و بهتون بگه بی جا کردین شما سکوت میکنید؟؟؟
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
سوزان
چون هنرمند در خدمت مردمه ، نه مردم در خدمت هنرمند. هنرمند حق برخورد تند یا صحبت و لحن تند با مخاطبش به هیچ شکل و به هیچ دلیلی رو نداره. یاد بگیرید سلبریتی پروری رو بذارید کنار.
دوست عزیز باید یاد بگیریم تا جایی ازادیم که به ازادی دیگران خدشه وارد نکنیم.همینم در مورد احترام و رفتار متقابل هنرمن یا هر کس دیگه ای تو جامعه صادقه.ای کاش عوامل از حق خودشون میگذشتند و سعه‌ی صدر نشون میدادند.شاید این از حواشی رفتار زشت اقای هنردوست کم میکرد.
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من چند سوال دارم از عزیزانی که اینجا اینطور از این تئاتر تمجید کردن و ممنون میشم کمکم کنید این اجرا رو بفهمم چون به نظر من تنها نقطه قوت این تئاتر طراحی صحنه بود و باقی موارد هیچ:
ربط بخش اول به بخش دوم که مینا بزرگ می‌شد، چی بود؟ مینا چطور با سیاه خال دوست شده بود؟ اون پسر چرا عاشق مینا شد؟ چی دید ازش؟ چه علتی برای این عشق سوزنده وجود داشت؟ چرا از بقیه‌ی افراد اون جامعه یک نفر هم نبود که مخالف باشه؟ و خیلی سؤالات دیگه!
یک جایی یکی از عزیزان نوشته بود داستان اسطوره‌ای هست. من چیزی نتونستم ازش پیدا کنم و ممنون میشم اگر مطلبی هست که کمک‌کننده باشه در اختیارم بذارید.
و در آخر به نظر من، به عنوان یک مخاطب تئاتر، جیغ و داد کردن روی صحنه، بازیگری نیست!
سرچ کنید مینا و پلنگ
حتما به جواب تمامی سوالاتتون میرسید
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
عباس رشدی
سرچ کنید مینا و پلنگ حتما به جواب تمامی سوالاتتون میرسید
ممنونم از راهنمایی تون
خوندم و داستان اصلی رو در حال حاضر خیلی بیش‌تر از روایتی که در این تئاتر دیدم دوست دارم. به نظرم بهتر بود تیم اجرایی هم به روند داستان وفادار می‌موندن و جای درگیر شدن با فرم کمی روی متن زمان می‌ذاشتن.
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من یه جاهایی از این تئاتر حس اون شخصیتی رو داشتم که یهو گفت: دقت داری ما داریم با چی حرف می‌زنیم؟ به خودم میگفتم دقت داری، داری به چه آشفتگی‌ نگاه میکنی و میخندی و لذت می‌بری؟ در صورتیکه اصل این بیماری واقعا ترسناکه…
ممنونم از همه‌ی عوامل. اجرای بی‌نقصی بود به نظر من :)
درود
واقعا ما تو زندگیمون با چه چیزهایی حرف میزنیم؟
ممنون از حضور خالصتان 🙏🙏
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید